بهای مسکن در تورنتو ، دوبرابر مونترآل و در ونکوور، دوبرابر تورنتو

ایرانتو:

سازمان ملی فروش مسکن کانادا با انتشار گزارشی ،وضعیت بازار مسکن طی سه ماهه اول امسال را اعلام کرد.

برمبنای این گزارش، بهای مسکن در کل کشور، بطور متوسط 10 درصد افزایش داشته است. اما رشد قیمت در شهرهای تورنتو و ونکوور ، حتی تا دوبرابر این میزان بوده است.

مدیر شرکت مشاورین املاک Royal LePage در این زمینه گفت:" اطلاعات مربوط به وضعیت فروش مسکن ، طی دو سال گذشته ، نشان می دهد که هر شهری ، چگونه در مقابل بحران اقتصادی اخیر، از خود عکس العمل نشان می دهد. اما نوسان قیمت در شهرهای تورنتو و ونکوور هنگام کاهش یا افزایش عرضه ، غیرمعقول می شود."

تحقیقات Royal LePage نشان می دهد، متوسط بهای خانه یک طبقه مستقل (بنگلو) در تورنتو، طی سه ماهه اول میلادی، به 459،107 دلار رسیده، که 13.3درصد افزایش را نسبت به سال قبل نشان می دهد.

همچنین بهای متوسط یک خانه مستقل استاندارد دو طبقه با 13.2درصد افزایش، به 562،150 دلار رسیده و بالاخره بهای یک واحد آپارتمانی (کاندو) نیز با 10درصد افزایش به 317،579 دلار ارتقاء یافته است.

اما در ونکوور، هر واحد بنگلو، با 21.8 درصد افزایش به 906،045 دلار ، خانه دو طبقه با 19.2درصد رشد، به 987،500 دلار و آپارتمان کاندو،  با 15.7درصد رشد، به 470،000 دلار رسیده است.


این گزارش حاکیست، شهر مونترآل ، در مقایسه با دوشهر بزرگ دیگر کانادا، از وضعیت متعادل تری برخوردار بوده است و قیمت ها تغییر شدیدی را شاهد نبوده است.
متوسط بهای بنگلو در مونترآل با 7.2درصد رشد، به 249،172 دلار، دوطبقه با 7.6درصد رشد، به 355،109 دلار و آپارتمان کاندو با 7.6درصد رشد، به 222،244دلار رسید.

بنابراین بهای مسکن در تورنتو ، تقریبا دوبرابر مونترآل و بهای مسکن در ونکوور نیز ، دوبرابر تورنتو شده است !!

اضافه می شود، روند سیر صعودی بهای مسکن در کانادا ، در حالی همچنان ادامه می یابد که دولت و بانک ها ، اخیرا اقدامات و تمهیدات سختگیرانه ای را نسبت به اعطای وام مسکن و نحوه بازگشت اقساط بعمل آورده اند.

اقدام جدید اداره مهاجرت فدرال در اطمینان از صحت سابقه کار متقاضیان

 

درسته که من به کانادا نخواهم رفت اما این دلیل خوبی برای پیگیری خبرهای جدید نیست!!!


شرکت خدمات مهاجرتی کنپارس

نگارنده: علی مختاری

به تازگی از بخش مهاجرت سفارت کانادا در دمشق با بعضی از کارفرمایانی که سابقه کار برای متقاضی اعلام کرده اند، تماس گرفته شده و در خصوص صحت نامه ارسالی و سوابق متقاضی سوال شده است و در پی آن فکسی برای آنان ارسال شده که کارفرما باید آنرا امضا کرده و بازگرداند. از این رو توجه علاقمندان به اقدام از طریق نیروی متخصص فدرال را به چند نکته جلب می کنم.

از ارائه سابقه کار غیر واقعی و نامه های بی اساس خودداری کنید. توجه داشته باشید که در صورت ارائه اطلاعات غلط راه مهاجرت را برای سالها بروی خود بسته اید

هنگام گرفتن سابقه کار از کارفرمای خود اطمینان حاصل کنید که نام و شماره تلفن کسی که نامه را امضا می کند در نامه یا حاشیه آن موجود است اگر نبود حتما یک کارت ویزیت از وی ضمیمه نامه کنید

کارفرمای خود را در جریان این احتمال که ممکن است با ایشان تماس گرفته شود قرار دهید و مطمئن شوید که اطلاعات درست مطابق آنچه در فرمهایتان اظهار شده است در اختیار دارد

توجه داشته باشید که این اتفاق برای همه متقاضیان رخ نداده است و به نظر می رسد فقط به کارفرمایانی زنگ می زنند که به هر دلیل افسر احساس کند که ممکن است اطلاعات اعلامی صحیح نباشد به نظر بسیار بعید است که در مواردی که مدارک دیگری غیر از نامه کارفرما دال بر صحت چنین سابقه ای موجود باشد با کارفرما تماس گرفته شود

 

کانادا..بای بای

سلام کانادا

رویای تو تمام شد ..اونم وقتی که ویزا رو گرفتم.. تنها جایی اززمین هستی که دیگه حتی برای گردش هم به اونجا نخواهم امد...

 

بای بای

مدارک پست شد!!!

Why...!!! Posting my documents to Warsaw costs me an arm and a leg!!!! (446.95 Aus $) GOD please help me to find a job to survive and save money to go to Canada!!!! ...with all these money I have spent for this   """"پروسه بی معنی و طولانی مدت مهاجرت به کانادا""""  during the last months I was able to go home and come back :-((

 

 

225.00    Aus $      Australian fingerprint and posting it to Warsaw
250.00    Aus $      Last payment to my immigration agent
675.00   Aus $       Medical and insured DHL to Australia
630.00   Aus $       Right of residence fee and transaction fees to have a Canadian checque and
                            posting it with TNT from Toronto to Warsaw
447.00   Aus $       For posting the passport and other requested documents and returining it to 
                            Australia
 with insured DHL

------------------
2227.00      Aus $

نتیجه گیری اخلاقی :

۱- اگر می خواهید بروید کانادا دیگه استرالیا نیاید که قیمت همه چی فوق العاده گرونه ..
۲ - یک PR کافیه ...چرا کلکسبون درست میکنی؟؟؟؟!!!!


 این هم یک لینک برای مشخصات عکس هایی که باید بفرستید ..فقط یادتون نره که باید یک جور باشند و با عکس پاسپورت هم فرق کنند:

http://www.cic.gc.ca/english/pdf/photospecs-e.pdf

شادترین مردم جهان در کدام کشورها زندگی میکنند؟

چرا شاد هستند و شادی چگونه به زندگی آنان راه یافته است؟

مجله اقتصادی "فوربس" مردم ‌10 كشور جهان را به عنوان شادترین ساكنان این كره خاكی اعلام كرد. یكی از معیارهای انتخاب این ‌10 كشور به عنوان شادترین كشورها در جهان، میزان تولید ناخالص داخلی در این كشورها بوده است. كارشناسان مجله اقتصادی "فوربس" طی تحقیقات خود اعلام كردند كه ساكنان ‌10 كشور جهان، جزو شادترین و خوشحال‌ترین مردم روی كره زمین به شمار رفته و با توجه به بحران اقتصادی رو به رشدی كه جهان را در بر گرفته، مردم این ‌10 كشور باز هم شاد هستند.
بنابر گزارش رسمی مجله "فوربس"، كشورهای دانمارك، فنلاند و هلند در صدر این لیست قرار داشته و پس از آن سوئد، ایرلند، كانادا، سوئیس، نیوزلند، نروژ و بلژیك به ترتیب در رده‌های بعدی قرار دارند.این در حالیست كه بر اساس گزارش مجله فوربس، میزان رضایتمندی مردم از زندگی در دانمارك 90.1 درصد، فنلاند 85.9 درصد، هلند 85.1 درصد، سوئد 82.7 درصد، ایرلند 81.1 درصد،‌ كانادا ‌78 درصد ، سوئیس 77.4 درصد، نیوزلند 76.7 درصد، نروژ 76.5 درصد و در بلژیك 76.3 درصد است.

گفتنی است، یكی از معیارهای انتخاب این ‌10 كشور به عنوان شادترین كشورها در جهان، میزان تولید ناخالص داخلی در این كشورها بوده است، چرا كه به عنوان مثال دانمارك با داشتن ‌68 هزار دلار تولید ناخالص داخلی در سال ‌2009 میلادی به عنوان اولین كشور در صدر قرار گرفته است. یكی دیگر از معیارها، میزان ساعت كاری در هفته است، به طوری كه در كشورهای اسكاندیناوی مردم كمتر از ‌37 ساعت در هفته كار می‌كنند، ولی در كشورهایی نظیر چین مردم بیش از ‌47 ساعت در هفته كار می‌كنند، اما همچنان از زندگی می‌نالند و از نوع زندگی خود ناراضی هستند.

علاوه بر این، میزان نرخ بیكاری در كشورهایی نظیر دانمارك دو درصد، در نروژ 2.6 درصد و در هلند 4.5 درصد است اما این میزان بر اساس اعلام وزارت كار آمریكا در این كشور هم اكنون ‌9 درصد تخمین زده شده است. به همین دلیل گفته می‌شود كه این ‌10 كشور جزو بهترین و شادترین مناطق روزی زمین به شمار می‌روند و میزان طول عمر مردم در این ‌10 كشورها ، ‌85 تا ‌90 سال است.

1. دانمارک "Denmark"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 90.1
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 92.3
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $68,362
نرخ بیكاری: 2%
کشور پادشاهی دانمارک در صدر این گزارش قرار دارد و بر اساس پژوهش های انجام شده، شادترین مردم دنیا در دانمارک زندگی می کنند. دانمارک در حدود 5.5 میلیون نفر جمعیت دارد و درصد فقر در این کشور بسیار ناچیز است. براحتی میتوان فهمید که چرا دانمارک شادترین مردم جهان را دارد چرا که سطح آموزش و پرورش در این کشور بسیار بالاست. مدارس از کیفیت بالای آموزشی برخوردارند و میزان شهریه مدارس خصوصی با توان مالی مردم سازگار است و مردم این کشور هم از درآمد خوبی برخودار هستند. دانمارک با کشورهای آلمان، سوئد و نروژ هم مرز است. متوسط عمر افراد در حدود 78 سال میباشد. در آمد سرانه مردم دانمارک 34.600 دلار در سال است. دانمارک از دموکراسی، برابری اجتماعی و محیط صلح آمیزی برخوردار و كشوری شکوفا و آباد است.

-----------------------------------------------------------------------

2. فنلاند "Finland"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 85.9
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 88.0
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $55,344
نرخ بیكاری: 6.4%

از نظر روحیه شاد و سطح زندگی مردم فنلاند در رده دوم جهان قرار دارند. دارای 5.200.000 نفر جمعیت است و متوسط طول عمر افراد 79 سال و درآمد سرانه مردم این کشور 30.900 دلار است. دارای مرز مشترک با سوئد، روسیه، استونیا و نروژ میباشد. این کشور از نظر استاندارد های بهداشت و پزشکی و آسایش مردم در سطح بسیار بالایی قرار دارد و فقر در این کشور تقریبا قابل ذکر نیست.

-----------------------------------------------------------
3. هلند "Holland"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 85.1
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 88.2
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $55,453
نرخ بیكاری: 4.5%

هلندی ها نیز سومین رده از این لیست را به خود اختصاص داده اند. حکومت هلند پادشاهی مشروطه‌است که در آن شاه یا ملکه نقشی در سیاست ندارد و تنها نماد ملی است. هلند در واقع یک دلتای سرسبز است که رودخانه‌هایی چون راین از میان آن می‌گذرد. از این رو هلند کوه ندارد و ارتفاع بلندترین تپه در جنوب این کشور ۳۲۲ متر بیشتر نیست.

-------------------------------------------------------------

4. سوئد "Sweden"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 82.7
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 85.6
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $54,908
نرخ بیكاری: 6.4%

مردم سوئد چهارمین کشور شاد و سرزنده جهان هستند. دارای 9 میلیون جمعیت و متوسط طول عمر 81 سال و درآمد سرانه افراد این کشور 28.900 دلار میباشد. این کشور مالیات بسیار بالایی از شهروندان خود دریافت میکند اما در عوض یکی از بهترین سیستم های سلامتی و بهداشت در اروپا را داراست. مزایای دریافتی و کار و شرایط مناسب آن خنده بر لبان شهروندان سوئدی میآورد. مردم این کشور براستی از آزادیها و حقوق قانونی برخوردارند. مردم عادی این کشور در صورت تمایل میتوانند نامه های رسمی نخست وزیر را ببینند! سوئد با کشورهای دانمارک، نروژ و فنلاند هم مرز است.

-------------------------------------------------------------

5. ایرلند "Ireland"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 81.1
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 91.4
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $63,788
نرخ بیكاری: 6.2%

ایرلندی ها پنجمین کشور شاد جهان هستند. ایرلند با 4 میلیون جمعیت و متوسط عمر 78 سال و درآمد سرانه 41.000 دلار در سال و اقتصاد کاملا باز و سیستم آموزشی بسیار بالا و سطح زندگی قابل مقایسه با استانداردهای اروپایی، توانسته است که آسایش و آرامش و شادی را به مردم کشورش به ارمغان بیاورد. مشکل مسکن وجود ندارد و درجه فقر و بیکاری بسیار پائین است. متوسط طول عمر افراد 80 سال و در آمد سرانه مردم این کشور 35.700 دلار میباشد.

-----------------------------------------------------------------------------------------

6. کانادا "Canada"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 78.0
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 87.3
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $46,799
نرخ بیكاری: 6.1%

کانادایی ها در رده ششم قرار دارند و دارای 33 میلیون جمعیت و متوسط عمر 80 سال و درآمد سرانه 34.000 دلار که خود نشان از آرامش و آسایش است. کانادا دارای سیستم بهداشت و پزشکی فوق العاده بالایی میباشد و درصد جرائم در این کشور بسیار پائین است. کانادا از نظر استاندارد زندگی در رده 3 کشور بالای رده بندی جهانی قرار دارد.

----------------------------------------------------------------------------

7. سوئیس "Switzerland"



میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 77.4
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 80.9
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $65,563
نرخ بیكاری: 3%

کشور آرام و زیبای سوئیس در رده هفتم جدول شادترین مردم جهان قزار دارد. دارای 7.5 میلیون جمعیت است و متوسط طول عمر در این کشور در حدود 81 سال میباشد. نرخ جرائم در سوئیس بسیار پائین است و کشور از زیر بنای محکم اقتصادی برخوردار است. در آمد سرانه مردم این کشور 32.300 دلار است. مرکز صلیب سرخ جهانی در این کشور قرار گرفته است. فعالیت های ورزشی از جمله اسکی و قایقرانی نقش بسزایی در زندگی روزمره مردم این کشور دارد. معدل بودجه سلامتی برای هر نفر در این کشور در سال 3.445 دلار است. دارای مرز مشترک با آلمان، فرانسه، ایتالیا و اتریش میباشد.

------------------------------------------------------------------

8. نیوزیلند "New Zealand"


میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 76.7
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 85.5
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $30,556
نرخ بیكاری: 4%

نیوزیلند یا زلاندنو کشوری در جنوب غربی اقیانوس آرام است و در رده هشتم این رده بندی قرار دارد. نیوزیلند فاصله زیادی با دیگر خشكی‌های كره زمین دارد، بطوریکه استرالیا نزدیكترین همسایه این سرزمین در دو هزار كیلومتری آن قرار دارد. نرخ باروری در نیوزیلند به نسبت كشورهای توسعه یافته بسیار بالا است. هر زن نیوزیلندی به ‌طور میانگین ۲/۲ فرزند را در طول عمر خود به‌ دنیا می‌آورد. امید به زندگی هر کودک دختر ۸۱/۹ سال و هر پسر ۷۷/۹ سال است. نیوزیلند یک كشور عمدتا شهرنشین است. ۷۲٪ مردم در ۱۶ منطقه شهری این كشور زندگی می‌كنند و نیمی از آن‌ها در چهار شهر اصلی اوکلند، ولینگتون، همیلتون و چرایست‌چرچ به‌سر‌ می‌برند.

---------------------------------------------------------------------

9. نروژ "Norway"

میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 76.5
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 84.3
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $98,822
نرخ بیكاری: 2.6%

نروِژ هم نهمین كشور انتخابی در این مجموعه می باشد. مساحت نروژ ۳۸۵٬۱۵۵ کیلومتر مربع است. ۹۴/۲ درصد خاک کشور، زمین قابل کشت است. نروژ ۲٬۵۴۴ کیلومتر مرز مشترک با همسایگان خود دارد. با فنلاند ۷۲۹ کیلومتر، با سوئد ۱٬۶۱۹ کیلومتر و با روسیه ۱۹۶ کیلومتر. نروژ یکی از بهترین و مرغوب ترین چاه های نفت دنیا را در اختیار دارد. همین طور بعلت اینکه نروژ را دریا احاطه کرده، یکی از چرخه های اقتصاد این کشور را آبزیان دریایی تشکیل داده اند. لازم به ذکر است که نروژ 3 نوع ماهی دارد که در هیچ جای دنیا یافت نمی شود. در بیشتر مناطق شمالی نروژ معمولا شش ماه شب است و شش ماه روز است. اکثر مناطق شمالی نروژ معمولا 9 ماه در سال بارش برف و باران را به همراه دارد.


---------------------------------------------------------------------
10. بلژیک "Belgium"


میزان رضایتمندی مردم از زندگی: 76.3
خشنودی پیش بینی شده با زندگی آینده: 75.5
میزان تولید ناخالص داخلی در سال 2009: $49,888
نرخ بیكاری: 6.5%

پادشاهی بلژیک، دهمین انتخاب این رده بندی کشوری است در غرب اروپا. پایتخت آن بروکسل است. در شمال با هلند، در شرق با آلمان، در جنوب شرقی با لوکزامبورگ، در جنوب با فرانسه و از شمال غربی با دریای شمال مجاور است. بلژیک یکی از مهم ترین و اصلی ترین اعضاء اتحادیه اروپا به شمار می‌رود. زندگی فرهنگی بلژیک به تمرکز بین هر اقلیت گرایش دارد.

این لندینگ فی در ورشو رو به کجا باید پرداخت کنیم؟

سلام

من که خودم هم گیج شدم...دوستان ازم سوال میکنن

( Right of Permanent Residence Fee ( RPRF

۴۹۰ دلاری را به کجا باید واریز کنیم و من جوابی ندارم که بدم....خودم هم موندم معطل....شما میدونید؟؟؟؟؟؟؟؟

تنها لینکی که من پیدا کردم اینه:

 http://www.canadainternational.gc.ca/poland-pologne/visas/processing_fees-frais_traitement.aspx?lang=eng

حالا ما بیرون کانادا از کجا بانک کانادایی پیدا کنیم که بهمون چک تضمین شده بده که با پست بفرستیم؟ ..... من که دارم کم کم با این همه دنگ وفنگ بی خیال کانادا می شم ها.....


مبلغی با عنوان ( Right of Permanent Residence Fee) وجود دارد، که می بایست قبل از صدور ویزای اقامت دائم پرداخت شود. این پول در صورت انصراف متقاضی از مهاجرت به وی بازگردانده می شود.مبلغ فوق برای متقاضی و همسرش، هر یک 490 دلار است. ( فرزندان از پرداخت این مبلغ ، معاف هستند).

اگر در داخل کانادا اقامت دارید، شما می توانید از طریق کارت های اعتباری ویزا، مستر کارت و آمریکن اکسپرس و به صورت انلاین نیز پرداخت کنید.اما برای کسانی که خارج از کانادا هستند ، شیوه پرداخت توسط سفارت کانادا مشخص می شود و پرداخت داخل کانادا برای آنان مورد قبول نیست.

-----  >>>>> پرداخت مبالغ مذکور ، :::: بوسیله چک معتبر::::٬چک بانکی یا حواله به دلار کانادا ( اگر به لینک مراجعه کنید میبینید دفتر ورشو نوشته برای تقاضاهایی که با پست به دستشون میرسه فقط چک معتبر - تضمینی - میخوان ) و با عنوان " Receiver General for Canada" انجام می شود.

شما چی فکر میکنید؟؟؟؟؟

با سلام...

۱-خیلی خوشحالم دوست عزیز - رئوف - نظراتشو راجع به پست قبل گفت . من هم نظراتم رو مینویسم و دلم میخواد همه شما در این بحث شرکت کنید چون تصورم بر اینه که این دغدغه ها مشترکه

۲- چند بار خواهش کردم که سوالاتتون رو در بخش نظرات مطرح کنید ..... اما انگار بعضی دوستان در خواست منو نا دیده میگیرند . منو مجبور کردن با کمال شرمندگی مثل وبلاگ کانادا جون بگم:

لطفاً برای بنده پیغام خصوص نگذارید و همین طور ایمیل نزنید. به دلیل مشغله زیاد قادر به پاسخ دادن به هیچ کدام از اینها نیستم. بنده با عرض معذرت پیغامهای خصوصی و ای میلهای سوال دار را حذف می کنم.


آقای رئوف به عنوان بک مهاجر که الان در کشور دیگه ای زندگی میکنه از بعضی جهات با نظرات شما مخالفم.....
لااقل در اینجا در استرالیا چیزی که من تجربه کردم اینه که اگر رشته شما جوری باشه که امکان کار در چند شهر براتون یکسان باشه بهتره تو شهرهای بزرگ شروع کنید...چون امکان اشتغال به همون کارهای اولیه مثل کار در فست فود ها یا مغازه ها در شهرهای بزرگ بیشتره که من از اونها بعنوان Survival Jobs  در نوشته هام یاد خواهم کرد و چه بسا همین کارها به روند یاد گیری زبان روزمره ( داشتن ایلتس بالا به معنای قدرت برقراری ارتباط به افراد نیتیو در محیط های کاری مرتبط به رشته های تحصیلی نیست ) کمک میکنه تا افراد زودتر بتونن خودشون رو و توانایی هاشون رو پرزنته کنند...چون قرار نیست زیر پای افراد از روز اول فرش قرمز پهن کنند و بگن بفرمایید از اول کار خودتون را بگیرید.....
اتفاقا در برخوردهایی که با افراد مختلف داشتم اینجور فهمیدم که از ماه چهارم - پنجم به بعد خیلی ها دچار دلتنگی میشن ( چون ماه های اول رو به شناخت محیط زندگی و ادبته شدن با اون و روزمره های شروع زندگی در محیط جدید و گرفتن خونه و کار مرتبط یا Survival Jobs   مشغولن که جایی برای فکر کردن باقی نمیگذاره )و خیلی خوبه که محیط شما لینک هایی به جامعه ایرانی داشته باشه...حالا هر چی شهر دورتر از شهرهای بزرگ باشه ( مثلا اینجا در پرت که به ایزوله ترین شهر دنیا معروفه فاصله از ادلاید 2700 کیلومتره یا فاصله پروازی تا سیدنی حدود 6 ساعته ) متوسط جمعیت کامنیوتی ایرانی کم میشه  و به تبع اون لینک ها کمتر و ضعیفتر میشه که قدرت تحمل  محیط جدید رو از خیلی ها میگیره..
مثال میزنم ...غیر از مساله دوستیابی که خودش مبحث مفصلیه ٬ در روزهای اول هر مهاجری ممکنه دچار بیماریهایی بشه باید قبول کرد که قدرت مکالمه افراد در روزهای اول هنوز به قدری نیست که به تک تک کلمات مورد نیاز احاطه داشته باشه..وجود دوستان ایرانی که بتونن یک پزشک ایرانی به شما معرفی کنن که با شرایط زندگی در ایران و نحوه مداوای بیماری ها در ایران اشنا باشه خیلی نعمت بزرگیه چون شما  ( دور از جون همه - ایشالله همگی تندرست و سالم باشید )  به راحتی مشکلاتتون رو براش بازگو میکنید و شاید علاوه بر مداوای شما اون پزشک بتونه شما را متفاعد کنه روش به کار گرفته شده که اصولا با تجویز دارو مثل ایران مطابق نیست روش خوبیه و جواب میده. ( البته اینها رو نمیگم که زبان ندونسته پاشید بیاید کانادا یا استرالیا ....اینها حرف ماههای اوله که استرس های دیگه هم هست ...شما باید بتونید گلیمتون از اب بیرون بکشید ...زبان یاد گرفتن در محیط سختترین کاره مگر اینکه یک نفر با سن کم یعنی مثلا یه بچه ۷-۸ ساله بیاد اینجا )..میخواهید  تو بانک حساب باز کنید یک نفر ایرانی ممکنه اطلاعات ذیقیمتی به شما بده راجع به اینکه کدوم بانک عملکردش بهتره یا ....با حتی  در اولین روزها به کمکتون بیاد و همراهی تون کنه که خوب اینها همش غنیمته... ممکنه شما بخواهید منزلی انتخاب کنید یا اطاقی share کنید ....وجود دوستان یا حتی مشاورین ایرانی میتون کمک بزرگی باشه چون میتونن معایب و محاسن هر منطقه رو براتون بگن و راهنماییتون کنن یا قوانین رو و نکاتی که هنگام اجاره باید رعایت کنید براتون خیلی صریح و روشن بر حسب تجاربشون عنوان کنن .میخواهید بچه ها را در مدرسه ثبت نام کنین...باز راهنمای ایرانی میتونه چاره کار شما باشه که کدوم مدرسه بهتره و ....اینکه کدوم مرکز خرید بهتره یا اجناسش حراج شده و یا کجا garage sale است ..یا طعم کدوم برندها به مذاق ما سازگارتره بیشتر دهن به دهن میگرده و باید از طریق افرادی که قبلا تجربه داشتن به شما برسه....به همبن ترتیبه گرفتن مربی رانندگی..پیدا کردن کلاسهای زبان.یادگیری اصول حاکم بر زندگی در اون جامعه...مترجم رسمی مدارک از فارسی به انگلیسی ..دسترسی به اخرین اخبار مهاجرت و.....ممکنه بخواهید ماشین بخرید ...حوب تو همه اینها تنوع جمعیتی و بزرگتر بودنش گزینه های بیشتری به شما میده....
چیز دیگه ای که من اینجا بیشتر دیدم اینه که مثلا جامعه چینی و یا هندی بسیاری از Job Opening را زودتر از زمان اگهی شغل به اطلاع دوستان هموطنشون میرسونن که این به کار پیدا کردن زودتر منجر میشه..حتی Survival Jobs را مثلا منحصر میکنن به افراد هموطنشون.. .پس هر چه شهر بزرگتر بشه تنوع بافت جمعیتی بیشتر میشه و شانس بالاتر میره..چون در روزهای اول همین Survival Jobs است که شما را کمک می کنه کمتر از جیب بخورید و زمان بیشتری دوام بیارید تا کار مورد علاقتون رو پیدا کنید.
گاهی مجبور میشید برای کسب موفقیت در گرفتن یک شغل دوره ای رو بگذرونید که ممکنه در شهرهای کوچک امکانش نباشه (یا بالعکس اون هم یک رشته حاص در یک جای کوچک تدریس بشه) یا خیلی طول بکشه چون مثلا اون دانشگاه در اون رشته خاص دانشجوی ایرانی نداشته و هیچ شناختی از سیستم اموزشی ایران نداره ولی در اکثر شهرهای بزرگ اساتید و دانشجویان ایرانی در رشته های مختلف مشغول به تحصیلند پس به ابن امر هم توجه کنبد...

ادامه دارد....

قدم بعدی

سلام...

از امروز تصمیم گرفتم علاوه بر روند کلی جاری در مطالب ابن وبلاگ  شروع کنم به جمع اوری مطالب برای زندگی در شهرهای ونکوور و کالگری و تورونتو چون خودمم نمیدونم بهتره کجا زندگی کنم ( البته با توجه به رشته تحصیلی من کالگری از همه جا بهتره ..ولی خوب زندگی همش هم کار نیست و استاندارد های دیگری رو هم باید براش در نظر گرفت ) ..و فکر میکنم تا یک سال دیگه به مرور یک راهنمای خوب در اینجا گرد اوری بشه از دوستان خوبم دو تا خواهش دارم...

۱- لطف کنید بزرگواری کنید نظر خصوصی نفرستید والله من روزی ۱۰ -۱۵ تظر خصوصی رو بخوام با ای میل جواب بدم ( در صورتیکه تازه جوابشو بدونم ) دیگه وقتی برای درس خواندنم نمیمونه...نظراتتون رو با اسم مستعار بنویسید شاید سایرین بهتر از من بدونند و سریعتر جواب بگیرید....

۲- اگر منبع خوبی در ارتباط با موضوع عنوان شده به چشمتون خورد لطفا مضایقه نکنید و ما رو هم در جریان بگذارید...

ممنون

تا بعد - یا علی

 


پا نوشت:

از اونجاییکه دوستان زیادی در مورد فرمت سابفه کار و ضمایم همراه برای انجام ترجمه رسمی سوال میکنند از اینجا در این مورد بخوانید.

هوررررررراااااااااا  - یه خبر خوب.....

دوست جونم که تو ایرانه و 2 ماه بعد من اپلای کرده بود مدیکالاش اومد......


( اگر میدونستم اینقدر زود دعاهام مستجاب می شه....کلی پول هم کنار دعا برای اومدن مدیکال دوست جون از خدا می خواستم...  :))    )

دوستان داخل ایران نگران نباشن که انگار کارهای دفتر ورشو رو روال افتاده.....

و  بالاخره انگار این داستان بعد از 5 سال و 7 ماه و هشت روز به انتها رسید!!!!

توجه:

دوستان منتظر : Spam یا Bulk mail را حتما در ای میل هاتون چک کنید ..وکیل عزیز ای میل را به ادرسی غیر از  ادرس همیشگی فرستاده بود و برای همین از ۱۰ نوامبر تا ۱۶ نوامبر مونده بود توی Spam و اگر من شانسی دنبال چیز دیگه ای نمیگشتم نمیدیدمش!!!! به همین سادگی!!!!!


 


تاریخچه پرونده من:

باز کردن فایل : ۳۱ /۰۳/۲۰۰۴

گرفتن شماره پرونده: ۰۱/۰۴/۲۰۰۴

تاریخ درخواست مدارک جدید:۰۸/۱۰/۲۰۰۸

مهلت: ۹۰ روز ( ۰۸/۰۳/۲۰۰۹ ) که کلیه مدارک از ابتدا به روز رسانی و ترجمه شد. مدارک زبان فرانسه و اخرین مدرک ایلتس ( درخواست نشده بود ) نیز در همین زمان ارسال شد.

تاریخ ارسال مدارک جدید : ۰۲/۰۱/۲۰۰۹

ارسال مدارک به ورشو: ۱۵/۰۶/۲۰۰۹

تاریح دریافت نامه ارسال مدارک به ورشو:۳۰/۰۶/۲۰۰۹

تاریخ درخواست انگشت نگاری برای شش ماه اخر:۱۵/۰۷/۲۰۰۹

مهلت: ۲۸ روز

تاریخ ارسال انگشت نگاری : ۰۴/۰۸/۲۰۰۹

تاریخ ارسال نامه معافیت از مصاحبه و درخواست مدارک پزشکی:۳۰/۰۹/۲۰۰۹

مهلت ارسال به دقتر ورشو: ۶۰ روز ( با احتساب زمان پروسس مدارک پزشکی در اطریش )

دریافت فرمهای مدارک :   ( ارسال از وروشو به کانادا - وکیل - و سپس از کانادا به کشور محل اقامت من)

۲۰۰۹/۱۰/۱۰

انجام ازمایشات پزشکی: ۲۲/۱۰/۲۰۰۹

ارسال ازمایشات پزشکی به اطریش:۲۵/۱۰/۲۰۰۹

دریافت نامه گرنت ویزا:۱۰/۱۱/۲۰۰۹

مهلت ارسال مدارک و هرینه لندینگ:۰۹/۰۱/۲۰۱۰

تاریخ ایشوی ویزا :

اخرین فرصت ورورد: ۲۲ اکتبر ۲۰۱۰

-----------------------------------------------------------------------------------------------------------

هنوز البته تا ویزا نچسبیده تو پاس من باورم نمیشه اما خوب انگار این داستان بعد از 5 سال و 7 ماه و هشت روز به انتها رسید!!!!برای همه دوستان بخصوص

 

دوست جون خودم

 

دعا میکنم که هرچه زودتر مدیکال ها و ویزاشون بیاد. ( البته اگر به صلاحشون باشه )

منبع برای نوشتن روزمه بخصوص در استرالیا برای شغل های دولتی

References for resume writing in Australia:

Fair, K. (1991) From Ad to Interview. Breakthrough Communications (audio tape).

Hayles, D.J. (1991) Writing Away, a guide to job applications. The University of Western Australia: Careers Service.

Linkemer, B. (1987) How to Write an Effective Résumé. New York: Amacom, American Management Association.

McLean, J., Sohler, C. & Hughes, C. (1993) Applying for a Job: A brief guide for staff at UNSW. The University of New South Wales: Professional Development Centre.

Shmerling, H. (1993) Job Applications: The Winning Edge. South Melbourne: MacMillan Education Australia.

Stevens, P. (1990) The Australian Résumé Guide: Making your job application work. Sydney: The Centre for Worklife Counselling.

Villiers, A. (2000). How to Write to Selection Criteria: Improving Your Chances of Being Shortlisted for a Job (3rd ed.). Canberra: National Library of Australia.

رده بندی کشورهای جهان بر اساس شاخصه توسعه انسانی در سال 2009

 

دوستان عزیزم خواهش میکنم نظر خصوصی نفرستید برای اینکه من دیر به دیر وارد منوی مدیریت وبلاگ میشم و ممکنه یا اصلا متوجه سوالاتتون نشم یا خیلی دیر ببینمشون...اگر دوست ندارید اسمتون رو بگید با یک اسم مستعار پیغام بگذارید.......

                                                                                                                ممنونم


 http://www.prosperity.com/rankings.aspx

This table not only reveals the overall prosperity of 104 countries, but also shows the detail of the nine sub-indexes which make up the overall rankings.

http://hdr.undp.org/en/statistics/?loc=interstitialskip

مراحل ازمایشات مدیکال

پگاه:

خودم چند تا سوال برام پیش آمده بود مشورت کردم و جواب گرفتم ...گفتم شاید برای شما هم سوال باشه :

یکی این که صورت وضعیت بانکی رو ایا باز هم از کسی که مدارکش رو آپدیت کرده میخوان یا نه؟ چون تو نامه مدیکال من نوشته تا گرفتن ویزا از کارتون استعفا ندید ...ملکتون رو نفروشید و به اموالی که به عنوان پشتیبانی مالیتون به سفارت ارایه کردید دست نزنید.

جواب: ممکنه در مرحله مدیکال دوباره بخوان بویژه وقتی که دارایی اعلام شده هم مقدارش زیاد باشه و هم متفاوت از مقدار اولیه اعلام شده باشه. در صورتی که در این مرحله درخواست نشه فقط به هنگام ورورد باید حتما یا پول نقد همراه  شما باشه یا قبلا در یک بانک کانادایی حساب باز کرده باشید یا پول را مانی اوردر کرده باشید یا مثلا مستر کارت یا ویزا کارت همراه صورت وضعیت حساب داشته باشید . پول همراه از ۱۰۰۰۰ دلار بالاتر را باید اعلام کرد.

Right of residence and landing fee چیه و مقدارش چقدره و کی باید پرداحت شه ؟

این دو اصطلاح هر دو یکی است و مقدارش ۴۹۰ دلار کانادایی است و باید قبل از صدور ویزا به حساب سفارت ریخته شه  ( اغلب وکلا با هزینه تراتسقر پول از شما ۵۵۰ دلار کانادایی میگیرن )

برای انجام ازمایشات پزشکی چقدر فرصت داریم؟

توی نامه نوشته ۹۰ روز ..اما این با احتساب ۸ هفته زمان پروسس مدارک پزشکی و ارسالش به اداره مهاجرته پس از زمان دریافت نامه نباید زیادتر از ۳ هفته معطل کرد....


منبع:خاطرات یک مقیم کانادا

سلام به درخواست یکی از دوستان براتون مراحل ازمایشات مدیکال رو توضیح میدم .

در نخست صبر میکنید تا نامه مدیکالتون بیاد . در این نامه به شما یک پزشک و یک آزمایشگاه و یک رادیولوژی معتبر و معتمد سفارت کانادا در شهرتون معرفی کردند که شما باید با اونها تلفنی هماهنگ کنید و برید اونجا .

اول میرید آزمایشگاه . اینجا یک آزمایش خون و یک ازمایش ادرار ازتون میگیرند . آزمایش خون برای تایید اینه که شما بیماری های لاعلاج یا صعب العلاج مثل ایدز (AIDS - HIV) ندارید و ازمایش ادرار برای اینه که بفهمند شما اعتیاد (Addiction) ندارید و هر دو هم بصورت معمول گرفته میشه و هیچ فرقی نداره (برای من فرق داشت چون بعد از 12 سال آزمایش خون میدادم و خیلی میترسیدم ولی بالاخره دادم و زیر آزمایش هم نمردم ) ....( پگاه : شنیدم از حانمها گاها تستهایی مربوط به خانمها گرفته میشه و گاهی نیز در صورتیکه پزشک به چیزی مشکوک بشه ازمایشات اضاقی درخواست میشه...)

آخر کار هم یکی یک امضا زیر فرمهای مربوطه ازتون میگیرند .

بعد میرید رادیولوپی ... خیلی ساده یک عکس از قفسه سینه ازتون میگیرند . اونجا هم دوباره جریان امضا تکرار میشه . 

یک چیزی که هست اینه که امضا هایی که از اول پروسه تا اینجا کردید همه باید یکی باشه . این رو به این خاطر میگم که اول کار بنده امضام فارسی بود و هنوز که هنوزه نتونستم به انگلیسی تبدیلش کنم چون باید تطابق داشته باشه .

روز بعد خود ازمایشگاه و رادیولوژی برگه های مربوطه رو میفرستند برای دکتر . شما هم از دکتر یک وقت میگیرید میرید پیشش . 

اونجا قد و وزن و سلامت چشمتون رو اندازه میگیرند و بعد یک فرم میدند که بیماری هایی رو که داشتید یا دارید رو مشخص کنید ( حال پرسشنامه داره که فقط تیک باید بزنید ) و بعد دکتر سه سوته فشار خون و صدای قلبتون رو میشنوه . دوباره امضا (چقدر ما مهم شدیم که اینقدر باید امضا بدیم ) و بعد هم خودشون گزارش کامل رو میفرستند سفارت .

بعد از چند وقت هم ویزاتون میاد که داستانش جداست .

یک نکته ای که هست این بود که برای ما بعد از دو هفته از مدیکال یک نامه از سفارت اومد که نظرمون رو درباره دکتر خواسته بود . ا هم کامل و بدون جا انداختن جزئیات همه چیز رو نوشتیم و پست کردیم .

سوالی بود بفرمایید - رامین

چرا بعضی ها توی مصاحبه رد میشوند ؟!

منبع:خاطرات یک مقیم کانادا

سلام  

یکی از دوستان یک سوالی کرده بودند که دیدم ممکنه سوال خیلی از دوستان باشه و ترجیح دادم بصورت علنی جواب بدم .  سوال این دوستمون این بود که چرا بعضی ها توی مصاحبه رد میشوند ؟! آیا به خاطر عدم توانایی در زبان هست یا دلیل دیگری داره ؟! 

در جواب این دوست عزیز باید بگم رد شدن در مصاحبه سه دلیل میتونه داشته باشه که بنده هر کدوم رو به صورت کامل و با مثال در زیر توضیح میدم : 

۱- عدم اثبات ادعاها : شما قبل از اینکه برای مصاحبه دعوت بشید یک سری فرم و مدارک ارائه میدید که حاوی ادعاها و خصوصیاتی هست که شما بر طبق اونها خودتون رو لایق برای مهاجرت به کانادا دونستید ولی زمانی که برای مصاحبه دعوت میشید نمی تونید اون ادعاها و خصوصیات رو ثابت کنید و انها با یه لبخید ملیح شما رو رد میکنند . برای مثال شما شما ادعا میکنید که توانایی بردن n دلار پول رو به کانادا دارید ولی زمانی که برای مصاحبه دعوت میشید وقتی از شما مدرکی دال بر توانایی تون می خوان با ترس و لرز میگید بنده فعلا کارخونم گرو بانکه و خونم رو هم فروختم که یه خونه نو بخرم و یک سرمایه گذاریم فلان جا کردم که هنوز سود نداده .اونها هم یا میگند شما من کل دروغ میگید ( البته به طور محترمانه ) یا خیلی بهتون لطف میکنند و میگند برو یک سال دیگه داراییت رو جمع کن و گواهی و رسید کن و بیا اینجا تا از نو با هم حرف بزنیم . یا برای مثال شما ادعا میکنید مهندس صنایع هستید و وقتی برای مصاحبه تشریف میبرید به شما میگند خوب جناب مهندس شما مدرک تحصیلیتون از کدوم دانشگاهه ؟! شما هم میگید مهندس ، مدرک تحصیلی ، بابا من چهل سال توی کارخونه کار کردم ، سه سوت هر دستگاهی رو براتون می بندم و باز میکنم ، مدرک می خواید چیکار ، من دیپلمه هستم ولی همه بس که کارم خوبه بهم میگند آقا مهندس . اونها هم میگند پس شما می خواستید با نوشتن اینکه مهندس هستید ما رو گول بزنید . ما اصلا به شما ویزا نمیدیم . اینه که ادعا تون رو نمی تونید ثابت کنید . 

۲-عدم توانایی صحبت : شما پا میشید میرید سوریه که مصاحبه کنید . تا اون افیسر میاد با شما صحبت کنه میبینید این حرفهای چرت و پرت یزنه ، به یه زبونی حرف میزنه که شما نمی فهمید . بعد هاج و واج نگاهش میکنید . اونم میگه شما چطور وقتی نمی تونید اصلا حرف بزنید میخواید برید کانادا . بای بای ( البته این تیکش رو هم چند بار تکرار میکنه و هم با دست نشون میده که خوب شیرفهم بشید ) 

۳- عدم کارآمدی : شما میرید بای مصاحبه . مدرک تحصیلیتون بالاست و گواهی مبنی بر اون رو هم دارید . خیلیم خوب با آفیسر به انگلیسی و فرانسه و روسی و ایتالیایی و ... ( ادامه بدید تا به سواحیلی و زبان باکومبایی برسید ) صحبت میکنید . ولی یکهو یارو میگه شما به درد جامعه کانادا نمی خورید . اینجاست که دوباره همون قضیه بای بای تکرار میشه . برای مثال رشته شما کویر شناسیه . آفیسر میگه آخه مرد مومن مگه تو کانادا کویر هست که می خوای برای اونجا ؟! بای بای . یا رشته شما ساختمانه ولی یه طلا فروشی دارید . آفیسر میگه آخه تو تا حالا بیل دستت گرفتی که می خوای برای کانادا کار ساختمان بکنی ؟! بای بای . یا اینکه رشته شما کشاورزیه . آفیسر میگه شما سابقه کارت چقدره ؟! میگی خیلی زیاد ، امسال باغچه خونم مادر زنم اینا رو من گلکاری کردم . اونم میگه ما اصلا تو کانادا مهندس کشاورزی نداریم ، ما کشاورز داریم ، باید کشاورزی بلد باشی نه مدرک داشته باشی !!! بای بای . 

یه سوال دیگر هم کرده بودند :

شما فرمودید بعد از اینکه تو کبک لندد کردی میشه بری مثلا انتاریو ولی سوال اینه که شما وقتی کبک لندد میشی بالطبع کارت بهداشت و  PRو سایر مدارک کبکی میگیری آنوقت چه جوری میشه با مدارک کبک تو انتاریو زندگی کرد ؟؟؟

۱ – شماره ملی (SIN) و کارت  PR در کل کانادا معتبر و کارت اون ملیه و از ایالتی به ایالت دیگه هیچ فرقی نداره . 

۲ – کارت بیمه هر ایالت پس از درخواست برای اولین بار چند وقتی زمان میبره تا صادر بشه ولی اگر شما کارت بیمه یک ایالت رو داشت باشید و با اون کارت به اداره بیمه ایالت دیگری مراجعه کنید بلافاصله و همون روز کارت بیمه قبلیتون رو باطل و یک کارت بیمه اون ایالت رو برای شما صادر میکنند .

 

ارادتمند رامین

سفر به کانادا: چه وقت به کانادا سفر کنیم؟

سفر به کانادا: چه وقت به کانادا سفر کنیم؟

 منبع : سایت  شرکت کنپارس

در مطلب قبل به این پرسش پرداختیم که آیا بهتر است همه افراد خانواده با هم و در یک زمان لندد شوند و یا در دو نوبت. در این مطلب به بررسی بهترین زمان ورود به کانادا برای تازه‌واردان می‌پردازیم با یادآوری این نکته که نظیر بحث قبل، این پرسش بسته به عوامل متعدد، پاسخ‌های متفاوتی می‌تواند داشته باشد...برای یافتن منطقی‌ترین پاسخ، کماکان تاریخ ویزا مسئله اصلی است. شما تا یک سال پس از تاریخ انجام آزمایش پزشکی فرصت دارید که به خاک کانادا پا بگذارید. زمانیکه به نظر می‌رسد دولت کانادا به عنوان تثبیت نتایج آزمون‌های سلامت جسمی شما معتبر تشخیص داده است. همانطور که واضح است، برخلاف سایر انواع ویزاها فرصت شما برای ورود به کانادا تابعی از تاریخ ویزا نیست پس اگر مثلاً تنها دو هفته به تاریخ یک ساله اعتبار نتایج پزشکی مانده باشد و شما ویزایتان را دریافت کنید تنها دو هفته برای انجام همه آمادگی‌ها، سر و سامان دادن به اوضاع مالی و تهیه بلیط فرصت دارید. البته شما می‌توانید با مکاتبه با مراجع ذ‌یصلاح و ارائه دلایل قانع‌کننده، خواستار تمدید این زمان شوید اما من با مشاهده انتظار کشنده‌ای که این فرآیند دارد و سردرگمی‌ای که بعد از آن حادث می‌شود این کار را مگر در شرایط واقعاً اضطراری توصیه نمی‌کنم.
به نظر می‌رسد بهترین کار در این زمان، ورود سبک و سریع به کانادا و انجام امور قانونی لندد شدن و سپس بازگشت یک نفر از اعضا خانواده (یا نهایتاً همه اعضا، اگر به نتیجه نرسیدید) برای جمع و جور کردن اوضاع باشد. این حالت بدترین وضعی است که ممکن است دچارش شوید اما باور کنید که در موارد زیادی اتفاق افتاده است.خوشبختانه اکثر افراد فرصت کافی برای تصمیم‌گیری در مورد زمان ورودشان دارند (ویزای خود من حدود ۸ ماه فرصت داشت.) چنین افرادی بهتر است چه وقت وارد کانادا شوند؟
 
بسیاری از ایرانیان بنا به عللی (خصوصاً رفتن به مسافرت در تابستان و خداحافظی با تمامی اعوان و انصار و البته تمایل به به تاخیر انداختن فرآیند مهاجرت تا آخرین روزها) اواسط تا اواخر تابستان وارد کانادا می‌شوند اما من بنا به دلایلی بهار را ترجیح می‌دهم؛ در فاصله نیمه اواخر فروردین تا اواسط خرداد ماه. چرا؟
 
اول، چون در این زمان تقریباً سرمای سخت زمستان گذشته است. تحمل زمستان کانادا در سال‌های اول دشوار است لذا اگر واقعاً محدودیت زمانی ندارید در زمستان به کانادا نیایید.
 
دوم، بهره‌مندی از تابستان ملایم و زیبای کانادا. در تورنتو به غیر از چند روز خاص در نیمه‌های جولای که معمولاً هوا خیلی گرم و شرجی می‌شود، در اکثر روزهای تابستان با هوایی نظیر بهار ایران روبروییم. شهر به شدت پرتحرک است و هر آخر هفته در یک گوشه بساط شادمانی و تفریح برقرار است. از آنجا که تازه‌واردان پس از تحمل فشارهای آخرین روزهای حضور در ایران و روزهای آغازین حضور در کانادا و پیگیری موارد ضروری نیاز به استراحت دارند این زمان بهترین دوره است. ضمن اینکه فرصت‌های شغلی هم به شدت کاهش می‌یابد و برای کسانیکه هنوز وارد این حال و هوا نشده‌اند، فرصت خوبی‌ست که پس از یک تجربه ۳-۴ ماهه خود را برای یافتن کارهای سبک‌تر در سپتامبر (اواخر شهریور) آماده کنند.
 
سوم، اگر در بهار بیایید می‌توانید برای خیلی از کارها که به یک انتظار چند ماهه پس از انجام ثبت نام اولیه نیاز دارند نظیر مهدکودک بچه‌ها یا مراکز کو- آپ زودتر اقدام کنید. کسانیکه از اواسط تابستان به بعد به کانادا می‌آیند معمولاً ترم پاییزه این مراکز را که از بهترین فرصت‌های کاریابی است از دست می‌دهند (بعدتر در این باره بطور مستقل توضیح خواهم داد).
 
چهارم، اگر نمرات و مدارکتان حاضر باشد و بخواهید زودتر تحصیلتان را در کالج (و شاید در دانشگاه) آغاز کنید، این فرصت چند ماهه زمان خوبی برای پیگیری، ثبت نام و آغاز تحصیل در سپتامبر خواهد بود.
 
پنجم، اجاره اماکن موقت و دسترسی به آنها در تابستان که با هجوم مسافرت‌های فصلی همراه است سخت‌تر و گرانتر است در حالیکه شما اگر در بهار با دقت و سرعت اقدام کنید در این فاصله، محل اقامت دائم خود را هم یافته‌اید. البته تنوع انتخاب مکان‌های دائم در تابستان بیشتر است.
 
ششم، بلیط هواپیما ارزانتر است. یافتن صندلی خالی در تابستان سخت می‌شود.
 
هفتم، مهم‌ترین حسن ورود در بهار (و تابستان) نسبت به زمستان این است که شما با تغییر تدریجی هوا آشنا می‌شوید و می‌توانید خود را با آن منطبق کنید. اینکه در اواخر پاییز مثلاً از دمای ۲۰ درجه بالای صفر تهران وارد هوای ۱۵- درجه تورنتو شوید تحمل زیادی می‌خواهد و چه بسا تاثیر روحی بدی داشته باشد. اما در حالت تدریجی شما رفته رفته در می‌یابید هوای ۲۰- درجه فقط ۵ درجه سردتر از هوای ۱۵- است! تاثیر این دو ادراک اصلاً یکسان نیست.
 
یک نکته اینجا باقی می‌ماند و آن اینکه اگر قرار باشد در دو گروه بیاییم، گروه دوم چه وضعیتی پیدا می‌کنند؟ پیشنهاد من این است که نفر اول در همین تاریخ (و ترجیحاً در اوایل اردیبهشت) لندد شود تا خانواده بتوانند با حضور او از اکثر مواهب فوق منتفع شوند. بقیه افراد می‌توانند در اواخر بهار یا اوایل تابستان بیایند. بیشترین تفاوت در اینجا قیمت بلیط است که اگر از قبل و از طریق سازمان مهاجرت اقدام کرده باشند آنهم حل خواهد شد.
 
نتیجه اینکه،هر موقع پا به خاک کانادا گذاشتید، مقدمتان مبارک اما در بهار مبارک‌ تر...

مدیکالم اومد!!!!

درست در شرایطی که انتظارش رو نداشتم واصلا هم باعث خوشحالیم نشد.....بعد از گذشت دقیقا ۶۵ ماه از باز شدن پرونده  تو سوریه و انتقال ثانویه اش به لهستان و معافیت از مصاحبه ( البته اینش باعث بسی مسرته!!!! ).....حالا اونم اینجا توی کانگرولیای پر هزینه 

مدیکالم اومد!!!!

 

البته وکیل عزیز فرمودند بنده پول براشون واریز کنم.....

در یک اقامت خیلی کوتاه در کانادا کدام کارها اولویت دارند؟ (کارهای ضروری)

منبع : سایت  شرکت کنپارس

دوستی پرسیده‌اند: «افرادی که پس از دریافت ویزا، تصمیم دارند وارد خاک کانادا شوند و پس از یک ماه به ایران بازگردند تا در شرایط مساعدتری جهت اقامت دائم مراجعه کنند، این یک ماه را چطور پشت سر بگذارند مفیدتر است؟»
 
پرسش این دوست عزیز یک پاسخ سرراست دارد و یک وجه انتقادبرانگیز. وجه قابل نقد و بررسی آن بحث «بازگشت در شرایط مساعدتر است». اینکه شرایط مساعد یعنی چه؟ این شرایط برای فرد مورد نظر است یا برای کانادا؟ چگونه می‌توان از مساعد شدن شرایط مطلع و مطمئن شد؟ آیا اگر اوضاع اقتصادی کانادا به وضعیت عادی برگردد به معنای مساعد شدن شرایط برای تازه واردان است؟ و ...
این مجموعه از پرسش‌ها را که محور همه آنها نقد اندیشه «جستجو برای راه‌های میان‌بر و پرش از موانع پیش روی مهاجرین تازه‌وارد» است به زمان دیگری می‌سپاریم. فعلاً فرض می‌کنیم شما به هر دلیلی (بی‌انگیزگی برای اقامت دائم، تکمیل کارهای ناتمام در ایران، اوضاع اقتصادی نامساعد در کانادا و...) تصمیم دارید حدود یک ماه در کانادا بمانید. در این مدت چه کارهایی برای پیگیری و انجام بهتر هستند؟
 
حقیقت این است که کارها را می‌توان به دو دسته تقسیم کرد. بخشی از آنها کارهای اداری و ضروری یا نیمه ضروری هستند و دسته دوم کارهای اختیاری که بیشتر حالت سلیقه‌ای دارند. ممکن است من یک ایده‌ای داشته باشم و فرد دیگری ایده دیگری داشته باشد.
 
در گروه اول، شما باید پیش از همه یک مکان اقامت موقت پیدا کنید. این تا حدی به میزان بودجه شما بستگی دارد اما برای مواجه نشدن با مشکلات قانونی احتمالی در مورد داشتن آدرس ثابت معتبر برای دریافت نامه‌های اداری و خلاصی از تهیه هر نوع وسیله زندگی، اجاره موقت یک یا دو ماهه یک کاندوی مبله، شاید بهترین کار باشد. در غیر این صورت مهمانخانه‌ها هم به شرطی که برای دریافت کارت بهداشت مشکل پیدا نکنید انتخاب اقتصادی‌تری هستند.
 
در گام بعدی، تلاش کنید تمام کارت‌های مهم خود را دریافت کنید یعنی PR Card، SIN Card و کارت بهداشت Health Card. البته بر اساس قانون، اگر شما بخواهید کارت بهداشت بگیرید باید فرمی را امضا کنید که در آن تعهد داده‌اید در ۶ ماه اول آتی، حداقل مدت معینی را در کانادا خواهید بود. تصمیم اینکه خلاف قانون عمل کرده و ادعای نادرست بیان کنید به خود شما بستگی دارد. توجه داشته باشید که برخی از کارت‌ها در زمانی طولانی‌تر از یک ماه دست شما می‌رسند و به این دلیل باید یا در تقاضا برای آنها تجدیدنظر کنید، یا مدت طولانی‌تری بمانید و یا مطمئن باشید فرد مورد اعتمادی وجود دارد که این کارت‌ها را برای شما نگهداری کند. دریافت Permanent Resident (PR) کارت برای اجتناب از مشکلات احتمالی خروج از کانادا یک ضرورت است.
 
کارهایی چون گشایش یا فعال کردن حداقل یک حساب بانکی، دریافت کارت‌ بانکی و گرفتن یک کارت اعتباری ولو به صورت Secured بسیار ضروری است. خصوصاً دریافت کارت اعتباری را جدی بگیرید چرا که بخشی از راحتی آتی شما به میزان اعتباری که بانک‌ها حاضرند در اختیار شما قرار دهند باز می‌گردد و مهم‌ترین پارامتر برای تعیین اعتبار شما، سابقه و تاریخچه (History) اعتبار شماست پس سعی کنید این سابقه را از همان لحظه اول پدید آورید. برای کنترل و استفاده از این حساب‌ها، باید حتماً سیستم آن-لاین بانکی خود را فعال کنید. در زمان ترک کانادا، به شعبه محل خود رفته و به آنها اطلاع دهید که برای یک سفر ضروری باید کانادا را ترک کنید و نیازمند به دسترسی به حسابتان به صورت آن-لاین هستید. این به این دلیل است که سیستم اتوماسیون اکثر بانک‌ها، تقاضا برای دسترسی به جزییات حساب‌های بانکی از مکانی خارج از کانادا (خصوصاً آسیا و آفریقا) را نمی‌پذیرند. البته این کار را بعداً از ایران و از طریق تماس تلفنی هم می‌توانید انجام دهید اما برای بسیاری از تازه واردان، مراجعه حضوری از تماس تلفنی راحت‌تر است.
 
تقاضا برای دریافت کمک هزینه نگهداری فرزندان Child Tax Benefit اگر برای زمان کوتاه می مانید توصیه نمی شود چرا که بر اساس قانون تا زمانی که در خاک کانادا حضور دارید حق استفاده از این تسهیلات را دارید. اگر در زمانی که در کانادا نیستید این وجوه را دریافت کنید، از طرف دولت به جرم کلاهبرداری تحت تعقیب قرار خواهید گرفت.
 
تهیه تلفن همراه را توصیه نمی‌کنم اما اگر برای تماس مداوم با ایران آن را ضروری می‌دانید، از خدمات تلفن همراه اعتباری که در کانادا به آن Pay as you go (or talk) می‌گویند استفاده کنید. فراموش نکنید که این نوع خدمات گران هستند پس در این یک ماهه، شماره تلفن خود را به افراد محدودی بدهید و برای نیازهای عادی، با تهیه کارت تلفن بین‌المللی، از تلفن ثابت استفاده کنید.
 
اگر حوصله مطالعه کتاب راهنمای رانندگی و شرکت در آزمون آن را دارید، در این مدت، حداقل در آزمون آیین نامه برای دریافت گواهینامه سطح یک اقدام کنید. مطالعه این کتاب بسته به میزان توانایی انگلیسی معمولاً بین ۳-۴ روز تا یک هفته بیشتر زمان نمی‌برد و شما با شرکت در این آزمون، صاحب یک کارت شناسایی خیلی معتبر می‌شوید. اگر به رانندگی خود خیلی اعتماد دارید، با ۲-۳ نوبت تمرین با یک مدرس حرفه‌ای، می‌توانید برای گواهینامه سطوح بالاتر که به شما اجازه رانندگی هم می‌دهد اقدام کنید اما این کار به مقدماتی نیازمند است که به طور مجزا در یک پست دیگر بیان خواهد شد. به هر حال اگر فکر می کنید این کار در این مدت محدود سخت و زمان‌بر و خارج از صبر و حوصله شماست، به همان گواهینامه سطح ۱ قناعت کنید.
 
برخی دوستان توصیه می‌کنند که در همین دوران کوتاه، با ثبت نام در کلاس‌های رایگان زبان، از این فرصت برای تقویت مهارت‌های زبانی خود استفاده کنید اما شخصاً چنین اعتقادی ندارم. به دلیل اینکه اولاً به طور معمول پس از ثبت نام در این کلاس‌ها باید تا شروع دوره جدید مدتی صبر کنید، ثانیا در مدتی به این کوتاهی، حضور در محیط‌های عمومی و واقعی و تمرین آنچه تا کنون یاد گرفته‌اید بیشتر مفید است تا اتلاف چندین ساعت در روز فقط برای یک فرصت ۲-۳ هفتگی، و ثالثاً تجربه نشان داده در این دوره کوتاه آن قدر جذابیت‌های دیگر برای شما فراهم می‌آید که شما عملاً به غیر از چند روز به این کلاس‌ها نخواهید رفت.
 
در کنار این کارها طیف گسترده‌ای از فعالیت‌های آموزشی و تفریحی هم وجود دارد که به دلیل ماهیت انتخابی آنها در پست بعدی به آنها اشاره می‌شود.

اولین اقدامات ضروری در سرزمین جدید؟ (هفته پنجم تا سیزدهم)

منبع : سایت  شرکت کنپارس

در این مطلب به کارهایی که تا قبل از پایان سه ماه باید انجام شوند می‌پردازیم.  ممکن است برخی از افراد این کارها را در ماه‌های قبل انجام داده باشند. چه بهتر! اما تاخیر بیشتر از سه ماه منطقی نیست. یادآوری می‌شوند که به همه این سرفصل‌ها در پست‌های جداگانه و به تفصیل  پرداخته شده و خواهد شد.

شناسایی مراکز خرید اقتصادی‌تر: هر چه که بیشتر در کانادا زندگی می‌کنید با گسترش اطلاعات، گفتگو با دیگران و تجربه‌اندوزی، مکان‌ها و روش‌های زندگی اقتصادی‌تر و خرید از فروشگاه‌های متناسب‌تر را بیشتر فرامی‌گیرید.

اسکان دائم: اگر تا پایان ماه اول مکان دائم زندگی خود را نیافتید دلیل آن را به دقت بررسی کنید. تحت هیچ شرایطی حتی سفر به یک شهر دیگر اجازه ندهید که هزینه‌های اسکان موقت یا اسکان نیمه دائم تا ماه سوم حضور در کانادا ادامه یابد. این کار حفره بزرگی در ذخایر مالی شماست که با بلعیدن مبالغ حساب پس‌انداز شما قدرت مانورهای بعدی شما را کاهش می‌دهد.

شرکت در کارگاه‌های کاریابی و مشاوره‌های کالج‌ها: در زمان‌هایی که دارید تا حد ممکن در انواع رنگارنگ کارگاه‌های کاریابی شرکت کنید. با بررسی کالج‌ها و دانشگاه‌ها و مطالعه برنامه‌های درسی و اطلاعات تکمیلی، رشته‌هایی که ممکن است ادامه تحصیل در آنها برایتان جذاب باشد انتخاب کنید و با حضور در آن مکان‌ها و گفتگو با مشاوران درسی، اطلاعات خود را افزایش دهید.

آماده‌سازی اولین نسخه رزومه: شما در خلال شرکت در کارگاه‌ها و مطالعه کتب باید تا قبل از اتمام سه ماه، حداقل یک رزومه کارفرمای-کانادایی-پسند آماده کرده باشید.

ثبت نام در کالج کوآپ: برای کسانیکه می‌خواهند زودتر یک کار بیابند، شرکت در دوره‌های کوآپ یک روش خوب است. برای این کار باید کالج مناسب را شناسایی کرده و زودتر ثبت نام کنید چرا که ممکن است مجبور باشید چند ماهی منتظر بمانید.

 ثبت نام در مدرسه بزرگسالان، کالج یا دانشگاه: اگر در مجموعه بررسی‌های خود به این نتیجه رسیده‌اید که باید تحصیل کنید (و در کانادا برای تداوم موفقیت، همه باید همواره تحصیل کنند ولو در حد گذراندن چند کلاس درس مجزا) با الزامات و شرایط اخذ پذیرش در مرکز آموزشی مورد نظر (مثلاً حداقل نمرات زبان) آشنا شوید و در صورت لزوم برای تحقق آن شرایط برنامه‌ریزی نمایید.

تلاش برای استخدام در یک شغل پاره- ‌وقت: چه نیاز مالی داشته باشید و چه نه، حتماً در این سه ماه یک کار پاره- ‌وقت بیابید تا ۱- زبان خود را تقویت کنید، ۲- اعتماد به نفس پیدا کنید، ۳- با فرهنگ حاکم بر محیط‌های کار کانادا از نزدیک آشنا شوید، ۴- پول درآورید، ۵- برقراری ارتباطات و شبکه سازی شغلی را گسترش دهید.

تصمیم درباره خرید خودرو: با بررسی تمام جوانب در مورد اینکه ۱- آیا باید حتماً خودرو شخصی داشته باشید یا نه؟ و ۲- اگر خرید ضروری است از چه روشی استفاده کنید؟ (دست دوم، لیز یا خرید قسطی) تصمیم بگیرید. فراموش نکنید که خودرو حتی از نوع دست دوم آن وسیله‌ای پرخرج محسوب می‌شود و تهیه آن نیازمند دقت کافی است.

آشنایی بیشتر با خدمات دولتی: دولت کانادا طیف گسترده‌ای از خدمات را به افراد و نیازمندان ارائه می‌دهد. شما می‌توانید با آشنایی با آنها در جهت اجرای برنامه‌های خود از آنها بهره ببرید.

یافتن دکتر خانوادگی: هرچند شما تا کارت بهداشت خود را دریافت نکنید نمی‌توانید دکتر خانوادگی داشته باشید و این کارت هم در پایان سه ماه فعال می‌شود اما با جستجو از دیگران دکتر مناسبی که بیمار جدید هم بپذیرد شناسایی کنید و بلافاصله بعد از فعال شدن کارت، از او وقت ملاقات بخواهید تا با انجام امور مربوطه مثل دستور یک بررسی کامل check-up، پرونده پزشکی شما را تشکیل دهد.

آشنایی بیشتر با فرهنگ و مردم کانادا: از هر فرصتی نظیر گپ‌های دوستانه، مطالعه نشریات رایگان، گوش دادن به رادیو و... سعی کنید با ابعاد مختلف فرهنگ کانادا بیشتر آشنا شوید. این کار در یافتن شغل و استقرار سریع‌تر شما تاثیر بسیاری دارد.

تصمیم درباره خرید موبایل: موبایل وسیله‌ای پرهزینه محسوب می‌شود لذا تهیه آن نیازمند دقت و ارزیابی همه شرایط است. شاید در ماه‌های اول و قبل از یافتن شغل، تهیه یک موبایل اعتباری سودمندتر باشد.

در زمان ورود به کانادا چقدر پول همراه داشته باشیم؟ (نگاهی عمیق‌تر- واقع‌گرایان)

منبع : سایت  شرکت کنپارس

نویسنده :مجید بسطامی

در مطالب قبلی به این نکته اشاره کردیم که میزان پولی که افراد برای ماه‌های اولیه زندگی در کانادا به آن نیازمند هستند بستگی مستقیمی به تلقی آنها از مفهوم و مقصد مهاجرت و برنامه‌های آتی آنها دارد. در این پست به جزییات بیشتری در این باره می‌پردازیم.
 
پرسش از هدف مهاجرت، نقب زدن به مباحثی عمیق‌تر درباره هر فرد مهاجر است. مباحثی که شاید به عدد مهاجرین متفاوت باشد. در اینجا ناگزیریم به نکاتی بپردازیم که ممکن است برای بسیاری از افراد چندان خوشآیند نباشد یا آنچنان آنها را بدیهی بدانند که سخن گفتن درباره آنها را اتلاف وقت بدانند اما از نظر نگارنده چاره‌ای از طرح این مباحث نیست. دیر یا زود باید به این مجموعه از مباحث می‌رسیدیم و چه بهتر که در ذیل همین سرفصل که شاید مرتبط ‌ترین بحث با این گونه مباحث باشد به آنها اشاره کنیم. خواهیم دید که این مباحث نه تنها بدیهی و روشن نیست بلکه تعمق در آنها شاید بر تیرگی آنها بیافزاید! و یکی از دلایلی که بسیاری از افراد پروسه مهاجرت را به رغم میل و خواسته باطنی آغاز نمی‌کنند یا خیلی زود از آن ناامید می‌شوند همین مباحث باشد.
 
دسته‌بندی مهاجرین
 
در سال‌های مهاجرت و حتی قبل از آن، با افراد بسیار متفاوتی از پایگاه‌های اجتماعی گوناگون و با عقاید و افکار مختلف موجه شده‌ام. گوناگونی و تنوع آنها به شکلی بوده که نمی‌توانم این افراد را بر اساس ویژگی‌های گروه‌‌بندی‌های مرسوم از طریق مسلک، زبان، صنف، قومیت، باورهای مذهبی و اعتقادات سیاسی دسته‌بندی کنم لذا در اینجا روش خودم را ارائه می‌دهم با تاکید بر این نکته که این دسته‌بندی نهایی شده نیست، بر مبنای پژوهش خاصی انجام نشده و بیشتر جنبه مشاهده‌ای و استنباطی دارد. البته تقسیم‌بندی دیگری هم بر اساس دوره زمانی ورود به کانادا نسبت به دهه‌های بعد از انقلاب وجود دارد که به دلیل ارتباط کمتر با سرفصل این مطلب در اینجا از آن در می‌گذرم و به وقت مناسب‌تری حواله می دهم.
 
به طور خلاصه من مهاجرین ایرانی در این سه گروه، دسته‌بندی می‌کنم:
 
  1. واقع‌گرایان (عموماً متخصص) در جستجوی مکانی بهتر برای زندگی،
  2. فراریان رویاپرداز در آرزوی یافتن بهشت روی زمین و
  3. جویندگان یک هاوایی دائمی
در بررسی وضعیت حال، میزان موفقیت احتمالی در آینده و سرمایه‌ای که هر یک باید به کانادا بیاورند، این سه گروه تفاوت‌های بسیاری با یکدیگر دارند.
 
واقع‌گرایان جستجوگر
 
طیف گسترده‌ای از مهاجرین از طبقه متوسط تحصیل کرده ایران و بر اساس ویزای نیروهای ماهر به کانادا می‌آیند (در ظاهر، عددی بین ۵ تا ۷ هزار نفر در هر سال). البته همه کسانی که با این نوع ویزا به کانادا می‌آیند در این دسته‌بندی قرار نمی‌گیرند و برای برخی از آنها استفاده از این ویزا فقط به جهت بهره‌مندی از یک فرصت است. در کنار افرادی با ویزای نیروهای ماهر، می‌شود تعدادی از دارندگان ویزای سرمایه‌گذاری را هم در همین طیف «واقع‌گرایان جستجوگر» قرار داد.
 
صرفنظر از نوع ویزا، چه نکاتی در مورد این افراد صادق است؟ این دسته عمدتاً در این زندگی روبه راهی دارند. بیشتر آنها خیلی ثروتمند نیستند اما چنانچه بخواهند در ایران زندگی کنند با مشکل جدی روبرو نیستند و مشخصاً دلایل سیاسی هم در تصمیم آنها به مهاجرت نقش اصلی و کلیدی ندارد هرچند که بی‌تاثیر هم نیست. به معنای دیگر، ممکن است بسیاری از آنها در دل صفات خاصی را برای حکومت بیشتر بپسندند و یا انتقادات جدی از کیفیت و نوع روابط حاکم بر مناسبات کشور داشته باشند اما چیزی که آنها را بیشتر آزار می‌دهد الگوی زندگی و کار در ایران است؛ مواردی که اخلاق فردی، اخلاق اجتماعی و اخلاق حرفه‌ای را مجموعاً در بر می‌گیرد و از شیوه رانندگی کردن در ایران، تا عدم احترام به حقوق یکدیگر، پارتی‌بازی، فقدان فرهنگ احترام به کار، وقت ناشناسی، فقدان شایسته‌سالاری، فقدان تعهد به مشتری، فساد مالی و رشوه‌گیری، بی‌ثباتی در قوانین، مقررات و مدیران و دهها عامل دیگر را در بر می‌گیرد. این افراد که به واسطه میزان تحصیلات، پایگاه اجتماعی و الزامات تحصیلی و شغلی تماس مداوم‌تری با جهان پیرامونی دارند و از نزدیک با الگوی زندگی و کار دیگران آشنا هستند، مهاجرت را به رغم همه سختی‌ها و مشقاتش با روحیات و خلقیات خود نزدیک‌تر می‌یابند و احتمال پیشرفت بیشتر و سریع‌تر برای خود و اعضای خانواده‌اشان را دلیل اصلی مهاجرت خود می‌دانند.
 
البته همه این افراد از مهاجرت تجربه موفقی ندارند و چه بسا تعدادی از آنها نیز به ایران بازگردند اما بیشترین تعداد مهاجرین موفق در میان این طیف قرار می‌گیرند. عده‌ای که بازمی‌گردند عموماً کسانی هستند که موانع موجود خصوصاً مانع زبان یا فقدان مهارت‌های لازم برای ورودی موفق به بازار کار کانادا را بزرگتر از آن می‌بینند که بتوانند در یک زمان معقول و منطقی بر آنها فائق آیند اما واقعیت این است که دلایل جدی‌تر را باید در فقدان حس اعتماد به نفس برای یک شروع جدید، ضعف در انگیزه‌ها، عدم همراهی تمامی اعضا خانواده خصوصاً همسر و از همه مهم‌تر ضعف در اطلاعات و آگاهی‌های کافی اولیه و فقدان آمادگی برای مواجهه با موانع بیان شده یا دستکم گرفتن آنها دانست. مشکلاتی که کنپاریس همه همت خود را صرف رفع آن کرده‌ است.
 
حال به پرسش کلیدی خود بازگردیم: این گروه به چه میزان پول برای آغاز زندگی جدید نیازمند هستند؟
 
پاسخ: اگر واقعاً متخصص باشند، با آگاهی و آمادگی کامل نسبت به ضرورت‌های شغلی و حداقل‌های لازم برای زبان انگلیسی آمده باشند، با توجه به گردآوری اطلاعات، روش درست یک زندگی اقتصادی برای ماه‌های آغازین را بدانند، با بدشانسی‌هایی مثل ورود به کانادا در دوران رکود شدید اقتصادی و در استان‌های پرمسئله مواجه نشوند و چند نکته دیگر، آنها بسته به مورد، حتی با همان حداقل‌های لازم قانونی مورد نظر دولت کانادا هم می‌توانند به این کشور بیایند، با روش درست بین ۶ تا ۹ ماه از ذخیره خود مصرف کنند و در این فاصله با اجرای یک برنامه طولانی مدت‌تر (یافتن شغل یا ادامه تحصیل) حساب بانکی خود را از تخلیه شدن نجات دهند.
هر چقدر پول بیشتری همراه این گروه باشد آنها می‌توانند وقت بیشتری برای خود بخرند و فرصت‌های بیشتری را تجربه کنند به شرطی که این پول بیشتر چون مخدر، آنها را از هدف و مسیر اصلی دور نسازد و یا از انجام تجربه‌های مفید اما (ظاهرا) پایین‌تر از موقعیت‌های اجتماعی آنها در ایران باز ندارد. مهم این است که این پول و سرمایه با آگهی کامل در مسیر موفقیت فرد ادای وظیفه کند و برطرف کننده موانع باشد نه ایجاد کننده آنها.
کمتر کسی را در این گروه دیده‌ام که بیش از ۳ سال زمان برای به دست آوردن یک شغل موفقیت آمیز و پردرآمد وقت نیاز داشته باشد که تازه اکثر این مدت هم صرف ادامه تحصیل و در واقع، سرمایه‌گذاری مادی و معنوی برای یک شروع بهتر شده است. افرادی را هم می‌شناسم که در کمتر از ۳ ماه شغل متناسب خود را یافته‌اند.
 
حتی کسانی که به واسطه محدودیت‌های ساختاری و قانونی نمی‌توانند زود وارد بازار کار شوند (نظیر پزشکان) اگر این مسیر را آگاهانه‌تر طی کنند می‌توانند با موانع بسیار کمتری راه خود را بگشایند و نیاز به سرمایه خیلی زیاد نداشته باشند. البته واضح است که این افراد به زمان و لذا پول، بیش از دیگران نیازمندند. در این باره پیش از این بسیار گفته‌ایم و لذا به تکرار آن موارد نمی‌پردازیم.
 
برخی از افراد این گروه از من می‌پرسند اگر مثلاً با ۱۰۰ یا ۲۰۰ هزار دلار بیایند می‌توانند یک بیزینس شخصی موفق راه اندازی کنند. همیشه پاسخ می‌دهم چرا که نه؟ برای انجام چنین کاری پول و سرمایه در درجه چندم اهمیت است چون همیشه برنامه‌ها، وام‌ها و گرنت‌هایی برای استفاده هست. مهم این است که کارهای تا قبل از انجام سرمایه‌گذاری اولیه درست انجام شود. اگر این مسیر درست طی شود اگر سرمایه شخصی زیادی هم موجود نباشد، باز می‌توان کار را پیش برد. دیگرانی بوده‌اند که چنین کرده‌اند و موفق بوده‌اند.

اولین اقدامات ضروری در سرزمین جدید؟ ۱۰۰ روز اول در کانادا

منبع : سایت  شرکت کنپارس

بسیاری از افرادی که برای ورود به کانادا آماده می‌شوند یا کسانیکه به آنجا پا گذاشته‌اند با این پرسش روبرو هستند که چه کارهایی باید به عنوان یک تازه وارد به کانادا انجام دهند؟ و کدام‌ کارها مقدم بر کارهای دیگر است؟ در اینجا به معرفی خلاصه‌ای از این اقدامات می‌پردازیم. تفصیل هر یک از سرفصل‌ها به طور جداگانه ارائه شده و یا در آینده ارائه خواهد شد.

 اقداماتی که بهتر است در هفته اول به آنها فکر کنیم
 
تهیه محلی برای اسکان موقت: در واقع این کار باید قبل از حرکت انجام شده باشد و ما با ورود به کانادا باید به استقرار در آن و کارهای مرتبط با آن اقدام کنیم.
 
آشنا شدن با شهر و فضای جدید: شاید به نظر برسد این مسئله ساده‌ای است اما شهرهای کانادا خصوصاً شهرهای غیر از استان کبک تفاوت ساختاری فراوانی با شهرهای ایران دارند. شما نیازمند این هستید که با حضور در فضا به مرور خود را با آن آشنا سازید. اطلاع از آدرس دقیق و راه‌های دسترسی به آن مهم است. همچنین شناسایی مسائل مهم مثل حمل و نقل عمومی و مراکز فروش مهم هستند. تهیه نقشه کلی شهر و آشنایی با نقاط کلیدی نزدیک محل زندگی لازم است. اگر ماشین خریدید، تهیه نقشه کامل شهر که به صورت یک دفترچه پرحجم است یکی از واجبات است. (توصیه از پگاه : اگر به اینترنت پر سرعت دسترسی دارید حتما از طریق برنامه google map/google erath  قبل از ورود ٬ شهر مقصد  و محل هایی از قبیل بانک و کتابخانه ...را کاملا شناسایی کنید)
 
کنار آمدن با مسئله تغییر ساعت خواب: نقاط مختلف کانادا با ایران حدوداً بین ۷ تا ۱۱ ساعت اختلاف افق دارند. تنظیم ساعت طبیعی بدن با ساعت واقعی محیط برای بعضی بسیار سخت و برای برخی دیگر راحت و سریع‌ انجام می‌شود. اما اگر با روش‌های درست برای حل آن اقدام نکنید ممکن است حتی تا چند هفته درگیر آن شوید.
 
دریافت محموله‌های ارسال شده از ایران: شما به احتمال زیاد بارهایی را جداگانه فریت کرده‌اید. باید زمانی برای پیگیری دریافت این محموله و انجام کارهای مرتبط فرودگاهی و گمرکی اختصاص دهید.
 
ثبت نام برای کلاس زبان رایگان: شاید به نظر این مسئله خیلی عجولانه به نظر برسد اما چنین نیست. بعداً در پست مربوطه توضیح خواهیم داد که علاوه بر منافع بسیار زیاد آموزشی و اجتماعی که حضور در کلاس‌های زبان انگلیسی ویژه تازه واردان دارد برای ثبت یک آدرس که نشان دهنده اقامت شما باشد نیز از اهمیت زیادی برخوردار است و همین بعداً می‌تواند در مواردی به شما کمک کند.
 
اقدام برای دریافت بیمه خدمات درمانی موقت: اگر به چنین بیمه‌ای نیازمند هستید و از ایران هم آن را تهیه نکرده‌اید باید در چند روز اول برای دریافت این بیمه از شرکت‌های کانادایی اقدام نمایید. 
 
تقاضای SIN: بعداً درباره اهمیت Social Insurance Number که به اختصار SIN نامیده می‌شود در موضع خود سخن خواهیم گفت. شما تقریباً هیچ کار مهمی از جمله استخدام در یک مکان معتبر را بدون داشتن این کد نمی‌توانید انجام دهید. به دلیل اهمیت این کد ملی، توصیه این است که در همان چند روز اولیه برای آن تقاضا دهید. دریافت این کد بسته به روشی که تقاضا کرده‌اید بین ۱۰ تا ۱۵ روز کاری (۲ تا ۳ هفته) طول می‌کشد.
 
فعال کردن یا گشایش حساب بانکی: این دیگر جای بحث ندارد. شما باید هرچه زودتر برای گشایش حساب و کارهای مرتبط بعدی اقدام کنید تا بتوانید راحت‌تر به حیات خود ادامه دهید! علاوه بر این صورتحساب ماهانه بانک یکی از بهترین مدارک اثبات آدرس اقامت شما در کانادا برای موارد ضروری دیگر چون گواهینامه رانندکی و کارت بهداشت است.
 
آغاز جستجو برای یافتن مکان اسکان دائم: چنین کاری باید به بدون فوت وقت آغاز شود اما میزان سرعت و همچنین مشخصات مکان مورد نظر به مشخصات مکان اسکان موقت و میزان روشن بودن برنامه‌های بعدی شما بستگی دارد. مثلاً اگر شما در یک هتل یا کاندو اسکان دارید و شبی ۷۰ تا ۱۰۰ دلار (و حتی بیشتر) پرداخت می‌کنید باید تلاش کنید تا حداکثر تا پایان هفته اول مکان دیگری را بیابید. حتی اگر این مکان برای اسکان دائم شما نباشد نباید بیش از شبی ۵۰ دلار برای آن پرداخت نمایید. این مکان البته باز هم موقت خواهد بود اما به شما امکان می‌دهد که جستجوی دقیق‌تری برای یافتن محل دائمی‌تر انجام دهید ضمن اینکه ممکن است شما هنوز برنامه روشنی برای آینده نداشته باشید و مجبور شوید اصلاً از شهری که در آن لندد شده‌اید بروید. هدف این است که نهایتاً برای اسکان دائم یک خانواده سه‌نفره (مثلاً در تورنتو) بسته به موقعیت و امکانات مکانی یافت شود که شما برای اقامت دائم بین۷۵۰ تا ۱۱۰۰ دلار برای آن پرداخت کنید. البته برای کاندوها رقم اجاره ممکن است ۲۰۰ تا ۴۰۰ دلار بیشتر باشد اما شخصاً اجاره کردن کاندو به عنوان مکان اسکان دائم برای تازه واردین فاقد کار را توصیه نمی‌کنم.
 
تهیه کارت تلفن: هیچ چیز مثل اولین تماس‌ و اعلام شماره‌های ارتباطی شما، خانواده‌ها و دوستان شما در ایران و خود شما را خوشحال و راضی نخواهد کرد. برای این کار شناسایی و بکارگیری کارت تلفن‌های معتبر و کارا ضروری است.
 
اقداماتی که بهتر است در هفته دوم تا چهارم به آنها بپردازیم

در چشم برهم زدنی هفته اول اقامت در کانادا می‌گذرد و شما بیشتر باور می‌کنید که دوره جدیدی در زندگی شما آغاز شده و باید متناسب با این دوره جدید تصمیم‌ بگیرید و عمل کنید. در اینجا به سرفصل‌های بخشی دیگر از کارهای ضروری که باید آنها را در ماه اول سر و سامان داد می‌پردازیم.

یافتن مکان اسکان دائمی: حتی اگر در هفته اول جستجو را آغاز نکرده باشید دیگر جای تاخیر نیست. شما لازم است تا پایان ماه اول ورود خود به کانادا، حتماً مکان اقامت دائمی خود را بیابید مگر آنکه دلیل منطقی داشته باشید؛ مثلاً تصمیم به مهاجرت به یک شهر دیگر گرفته باشید.

دریافت گواهینامه: دریافت گواهینامه را دراولویت قرار دهید ولو اینکه قصد رانندگی نداشته باشید. در کانادا شما با دادن آزمون کتبی آیین‌نامه دارای گواهینامه خاصی می‌شوید. این مدرک معتبرترین و پرکاربردترین مدرک شناسی ID Card محسوب می‌شود و با داشتن آن لازم نیست همه جا پاسپورت و برگه لندینگ خود را همراه داشته باشید. با این مدرک شما تمایزی با سایرین نخواهید داشت.

تهیه کارت اعتباری: کارت‌های اعتباری Credit Cards محاسن و معایب زیادی دارند که بعداً به تفصیل به آن خواهیم پرداخت اما بنا بر دلایل متعدد داشتن یکی از آنها لازم است. ممکن است مجبور باشید با به حساب گذاشتن پول، در واقع خودتان پشتوانه اعتبار خود شوید.

شناسایی نزدیک‌ترین کتابخانه عمومی: کتابخانه‌های عمومی در کانادا آنقدر با ایران تفاوت دارند که شاید فقط در لفظ یکی باشند. این کتابخانه‌ها یکی از نعمت‌ها برای تمام کانادایی‌ها هستند اما برای مهاجرین از نان شب واجب‌ترند. حتماً در نزدیک‌ترین شعبه ثبت نام کنید. پیشنهاد می‌کنیم در زمان اجاره مکان اسکان به میزان فاصله آن با یک شعبه کتابخانه عمومی (ترجیحاً شعبه مرکزی یا اصلی) به عنوان یک پارامتر اصلی نگاه کنید.

اقدام برای دریافت Child Tax Benefit: دولت کانادا کمک‌های مالی و غیرمالی زیادی به شهروندان نیازمند این کمک‌ها می‌کند که از مشهورترین آنها کمک مالی برای پشتیبانی از کودکان است که بر مبنای درآمد افراد و سن و تعداد فرزندان محاسبه می‌شود. با تکمیل و ارسال فرم‌ مربوطه می‌توانید درآمد ماهانه‌ای هرچند محدود داشته باشید.

ثبت نام بچه‌ها در مدرسه یا مهدکودک: اگر بچه دارید ثبت نام آنها از اولین نکات ضروری است. به دلیل تفاوت نظام آموزشی ایران و کانادا آشنایی با این نظام قدری زمان می‌برد. همچنین ممکن است دریافت برخی خدمات (نظیر کمک هزینه دولت برای شهریه مهدکودک) نیازمند انتظار در صف باشید پس زودتر با این الزامات آشنا شوید و سریع‌تر اقدام نمایید.

اقدام برای کارت بهداشت (خدمات درمانی): کارت بهداشت شما که طیف گسترده‌ای از خدمات درمانی رایگان را برایتان به ارمغان می‌آورد در سه ماه اول ورود به کانادا کاری برایتان نخواهد کرد اما قبل از این تاریخ برای دریافت آن باید اقدام نمایید.

عادت به تنظیم برنامه روزانه و هفتگی: کسانیکه پست‌های قبلی خصوصاً درارتباط با برنامه‌ریزی زمانی و مدیریت زمان Time Management را مطالعه کرده‌اند می‌دانند که بدون تنظیم برنامه چه اتلاف وقتی ممکن است حادث شود. شما در دو هفته اول به دلیل جابجایی و حرکت بزرگی که انجام داده‌اید زمان‌های بیشتری را استراحت خواهید کرد اما بعد از آن باید هدف‌های روشنی برای خود تعریف کنید و با یک برنامه دقیق آنها را تعقیب نمایید تا دچار سستی، رخوت و اتلاف منابع نشوید.

شرکت مرتب در کلاس‌های زبان: در هفته‌های اول که هنوز برنامه‌های کاری و درسی روشنی ندارید مرتباً در کلاس‌های رایگان زبان شرکت کنید. این کلاس‌ها یکی از بهترین منابع آشنایی با فرهنگ کانادا، اطلاع از آخرین اخبار، آشنایی با فوت و فن برخی مسائل و از همه مهم‌تر آغاز فرآیند شبکه‌سازی جدید در کاناداست.

دولت کانادا به دنبال سخت کردن مقررات مهاجرت از طریق ازدواج است

به دنبال سو استفاده از قانون، دولت کانادا به دنبال سخت کردن مقررات مهاجرت از طریق ازدواج است

بنا به اظهار آقای نیکولاس فورتیه سخنگوی  اداره مهاجرت، کانادا در نظر دارد به منظور جلو گیری از دریافت اقامت دایم از طریق ازدواجهای غیر واقعی مقررات مربوطه را سخت تر کند. وی افزود اداره مهاجرت در حال حاضر مشغول آموزش کارمندان این بخش است و آنها تکنیکهای مصاحبه و نیز تحقیقات در خصوص کشف حقیقت در این زمینه را فرا می گیرند. در حال حاضر همه متقاضیان مصاحبه نمی شوند و تنها بخشی از آنان بنا به نظر افسر رسیدگی کننده مصاحبه می شوند.

فورتیه می گوید او نمی داند چه تعداد مهاجر غیر قانونی در پوشش ازدواج به کانادا می آیند اما وزیر مهاجرت اخیرا تصریح کرده است که این موضوع بسیار فراگیر شده است. خانم جولی تاب، یک افسر مهاجرت در اتاوا می گوید تنها در انتاریو سالانه 3000 مورد سو استفاده از قانون در این زمینه اتفاق می افتد.

سخنگوی موسسه کانادایی های مخالف تقلبهای مهاجرتی (Canadians Against Immigration Fraud) می گوید کانادا از این نظر که می توان به راحتی از طریق ازدواج غیر واقعی به آن پا گذاشت معروف است.

وزیر مهاجرت اعلام کرده است که تیمی از افسران قدیمی اداره مهاجرت و نیز نیروهای پلیس با تجربه افسران مهاجرت را در کشورهای مختلف در این خصوص یاری خواهند کرد. وی اظهار داشت که مایل است با این موضوع به سختی مبارزه کند اما کاناداییها هم مسئولیت دارند در برقراری ارتباط و ازدواج با اتباع خارجی اطمینان حاصل کنند که انگیزه طرف صرفا مهاجرت آسان به کانادا نیست. 

برای خواندن این گزارش به زبان انگیسی به منبع آن سایت northennews.ca مراجعه کنید

منبع : سایت  شرکت کنپارس

چه كارهايي را باید قبل از ورود انجام دهید و چه چیز هایی را حتما همراه خود داشته باشيد

این مطالب قابل استفاده برای مهاجرین کانادا و استرالیا است و کلیات مطلب چندان تفاوتی با هم ندارد.

بدو ورود - در بدو ورود به کانادا کنترل کنید که مدارک زیر همراهتان باشد:

نذکر 1- ( مدارک بالا را دم دست بگذارید چون باید در فرودگاه باید ارایه کنید )

 تذکر2- ( هرچند توصیه می شود که از کلیه مدارک خود ترجمه به انگلیسی داشته باشید اما پول خود را در این راه ترجمه دور نریزید چون این ترجمه ها که توسط دارالترجمه ها در ایران ترجمه شده و به تایید وزارت امور خارجه هم رسیده، اینجا در کانادا عملا اعتبار ندارد. اینها فقط مترجمین مورد تایید خود را قبول دارند. پس اینجا باید دوباره هزینه ترجمه را متحمل شوید. )

۱-ویزای مهاجرت کانادا و تاییدیه اقامت دایم برای خود و تمام اعضا خانواده

۲- پاسپورت معتبر یا مدرک مسافرتی معتبر برای خود و تمام اعضای خانواده

۳-ترجمه گواهینامه رانندگی و اصل گواهینامه معتبر ، گواهی نامه بین المللی (هر چند گواهی نامه بین المللی در این لیست وجود دارد اما در عمل برای صدور گواهینامه کانادایی شما نقشی ندارد و همان اصل گواهینامه کافی است)، سوابق بیمه ماشینتان (عملا بدرد نمی خورد!)

۴-ترجمه گواهی عدم سوء پیشینه

5-ترجمه تمامی سوابق کاری و اصل آنها

۶-ترجمه تمامی گواهی های دوره های آموزشی یا مهارتی و اصل آنها

۷-ترجمه مدرک تحصیلی و اصل آن

8-کپی مدرک تائیدیه تحصیلی یا همان Assessment مدرک شما. ( ذر مورد استرالیا )

9-ترجمه شناسنامه و اصل آن

10- مدارک ازدواج  و مدارک طلاق (در صورت وجود) و سرپرستی بچه ها در این حالت

-ارز همراه را فقط به صورت دلار کانادا همراه بیاورید و گر نه ضرر زیادی در هنگام تبدیل خواهید کرد. پول همراه به اندازه کافی تا بتوانید مخارج جاریه زندگی مانند اجاره مسکن، غذا، لباس و حمل و نقل را حداقل برای یک دوره 6 ماهه بپردازید. (این مهم توسط سندی که موجودی شما در بانکی در کانادا را نشان میدهد انجام میشود که وجود آن فوق العاده مهم است در غیر این صورت در فرودگاه معطل میشوید.) این پول برای یک خانواده چهار نفره باید حداقل 12000 دلار باشد. هنگام صدور ویزای مهاجرت، این رقم به شما اعلام خواهد شد.

۱۱- حل و فصل مسایل مربوط به بار همراه و ارسالی .

۱۲- دو نسخه از لیست وسایلی که بعدا وارد کانادا خواهید کرد. دو نسخه از ریز وسایل شخصی یا وسایل خانه که با خود وارد کانادا میکنید (یکی برای بایگانی خود و دیگری برای افسر گمرک کانادا) .لیست ها باید مشخص کند که ارزش اجناسی که همراه دارید چقدر است.

13 - مدارک واکسیناسیون، دندانپزشکی و ...

واکسیناسیون در برابر هپاتیت:

کليه افرادي كه قصد مسافرت به ساير كشورها را دارند بايستي واكسن هپاتيت B را دريافت دارند . نكته مهم زمانبندي واكسيناسيون درگروه هاي مختلف سني است.

بزرگسالان:

1-نوبت اول:هر زمان. (هر چه زودتر بهتر)

2-نوبت دوم:بايستي حداقل يك ماه پس از دوز نخست تزريق گردد. (يك تا 2 ماه بعد از دوز اول)

3-نوبت سوم:بايستي حداقل 5 ماه بعد از دوز دوم و يا 6 ماه پس از نوبت اول تزريق گردد. (4 تا 6 ماه بعد از دوز دوم)بطور روتين: هر زمان-1 ماه بعد-5 ماه بعد.


نكته: در صورت افزايش فواصل (به هر دليل) تكرار واكسيناسيون لازم نبوده و تكميل سه مرحله كافيست. اما گاهی پزشکان تا چهار مرحله را هم توصیه می کنند.

نكته: چنانچه نسبت به ديگر عوامل بيماريزا واكسينه شده ايد، انجام واكسيناسيون هپاتيت B بلامانع است. تزريق همزمان واكسيناسيون هپاتيت B با ساير واكسن ها نيز مجاز است.

نوجوانان

بين سنين ۱۱ تا ۱۵ سالگى تنها دو تزريق با فاصله ۴ تا ۶ ماه لازم دارند.

 14 - بک کپی از کل این مدارک - حتما این کپی ها را در محلی غیر از اصل آنها قرار دهید.

 

ورود به کانادا

  در زمان ورود به کانادا چقدر پول همراه داشته باشیم؟ پاسخ کوتاه و شفاف


مارکوپولو( عسل) : این مطالب قابل استفاده برای مهاجرین کانادا و استرالیا است و کلیات مطلب چندان تفاوتی با هم ندارد.


مجید بسطامی - شرکت کنپارس

 صرفنظر از حداقل‌های قانونی، یک خانواده مهاجر برای گذران زندگی در ماه‌های اول چه مقدار پول نیاز دارد؟

 قبل از هر چیز باید مشخص کنیم منظور ما از ماه‌های اول چه مدت زمان است. من این زمان را یک سال فرض می‌کنم. چرا؟

 هر مهاجر تازه‌وارد برای غلبه بر گیج‌خوردن‌های اولیه، مقابله با مشکلات روحی و کسب اعتماد به نفس، انجام امور ضروری اولیه، اسکان دائم، آشنایی با فضای جدید و دریافت همه کارت‌ها و مدارک و ثبت نام‌های اولیه به حدود ۳ ماه زمان نیازمند است. این همان مدتی‌است که راهنمایی‌های مربوط به آن تحت عنوان ۱۰۰ روز اول در کانادا به مرور در اختیار شما قرار می‌گیرد. اگر در این مدت رفتن به کارگاه‌های آموزشی و آماده کردن مواد تبلیغاتی خود را آغاز نمایید زمان برای خود خریده‌اید اما خوب برای بسیاری از افراد، انجام همه این کارها در این مدت محدود ساده نیست.

 در این مدت و ادامه آن، شما باید ظرف حداکثر ۶ ماه با بررسی همه جوانب، برنامه استقرار کوتاه مدت خود را مشخص کنید. منظور از این برنامه پاسخ به سوالات کلیدی نظیر این است:

 آیا برای موفقیت باید درس بخوانم؟ در کجا؟ چه شرایطی دارد؟» و یا

  • «آیا باید جذب بازار کار شوم؟ ادامه رشته خودم یا یک شغل جدید؟ چه مراحلی دارد و به چه شکلی؟...» و یا
  • «آیا باید در اندیشه راه اندازی یک بیزینس شخصی باشم؟ مثلاً یک فرنچایز؟ چه ضرورت‌هایی را باید در نظر بگیرم؟...».

 از این زمان به بعد مقدمات کارها را فراهم می‌کنید مثلاً برای کاریابی براساس روش‌ها و امکانات متنوع موجود اقدام می‌کنید و یا مدارک و مستندات مورد نیاز برای ادامه تحصیل را آماده و ارسال می‌کنید یا به سراغ گردآوری اطلاعات درباره نحوه راه‌اندازی بیزینس شخصی می‌روید (که البته جزییات زیادی دارد و من به شخصه آغاز چنین کاری را در ۲ سال اول توصیه نمی‌کنم).

 ممکن است این کارها را شما زودتر آغاز کرده باشید. .اما بهر حال اگر شما تا قبل از ۶ ماه تکلیف خود را به طور روشن مشخص نکرده باشید معنایش این است که در حال اتلاف منابع خود هستید و این تاخیر همچنان ادامه می‌یابد و منابع مالی شما را به شدت تحت تاثیر قرار می‌دهد اما اگر تصمیم بگیرید و برنامه خود را دنبال کنید و این برنامه واقع‌بینانه طراحی شده باشد قاعدتاً شما قبل از پایان یک سال مسیر جدیدی با منابع مالی تعریف شده بر روی خود گشوده‌اید (مثلاً مشغول به کار شده‌اید و یا وام تحصیلی گرفته‌اید و یا از وام بانکی بهره مند شده‌اید و کسب و کارتان حداقل در حد تامین کردن مخارج زندگی درآمدزا شده است) و دیگر پولی که از ایران آورده‌اید تنها محل تامین زندگی شما نیست.

 پس فرض ما این است که شما برای یک سال تامین خانواده خود به میزان معقولی پول نیازمندید. این میزان چقدر است؟ دیدگاه‌ها متنوع است مثلاً آقا و خانم نورانی (گول اسم فامیلشان را نخورید! هندی‌الاصل هستند نه ایرانی) در کتاب راهنمای خود این اعداد را پیشنهاد داده‌اند:

 

تعداد افراد خانواده

مبلغ (دلار کانادا)

یک نفر

۲۵۰۰۰

یک زوج

۳۰۰۰۰

زوج با یک بچه زیر ده سال

۳۳۰۰۰

زوج با یک بچه بالای ده سال

۳۵۰۰۰

به ازای هر بچه بیشتر زیر ده سال

۱۰۰۰

به ازای هر بچه بیشتر بالای ده سال

۲۰۰۰

 به نظر من این اعداد کمی بالاتر از رقم واقعی هستند اما چند نکته سبب می‌شود که با ایده آنها به طور کلی موافقت کنم ۱- آنها هزینه‌های پرواز (بلیط یک سره) را هم در این فهرست منظور کرده‌اند، ۲- اسکان موقت اولیه خودش به دلیل ضرورت تهیه برخی اقلام، هزینه‌های مازادی دارد که معمولاً حدود یک ماه اجاره خانه می‌شود، ۳- مهاجر تازه وارد که هنوز با سیستم فروشگاهی کانادا آشنا نشده بسیاری از اجناس را گرانتر از آن چیزی که امثال ما پس از چند سال زندگی و یافتن فوت و فن‌ها می‌دانیم تهیه می‌کند.

 پس بیایید همین اعداد را به عنوان یک پاسخ سریع و روشن برای این سوال که با چقدر پول باید به کانادا بیاییم انتخاب کنیم. اگر به مجموعه توصیه‌های ما در این مجموعه مطالب عمل کنید احتمالاً هزینه‌های یکساله شما کمتر از این خواهد شد.

 اما چند نکته:

 این اعداد بیشتر بر مبنای سطح قیمت‌ها در تورنتو و ونکوور تنظیم شده‌اند. شما در محاسبه هزینه‌های مونترال می‌توانید به عددی حدود ۲۰ تا ۲۵ درصد کمتر از این فکر کنید.

 برای برخی هزینه‌های اصلی نظیر اقامت دائم، گزینه آپارتمان اجاره‌ای انتخاب شده در حالیکه شما با انتخاب بیسمنت می‌توانید حدود ۵ تا ۱۰ درصد کاهش فرض کنید.

 اگر این میزان پول همراه نیاوریم چه می‌شود؟ آسمان زمین نمی‌آید. یا باید هدفگیری مالی خود را به زودتر از یک سال کاهش دهید و برای تامین مابقی زمان فکری کنید و یا زودتر در جستجوی یک کار Survival باشید تا ذخیره مالی خود را با نرخ ملایم‌تری کاهش دهید.

 آیا برای گرفتن شغل Survival باید تا ۶ ماه و یا یک سال صبر کرد. به نظر من هرگز. پیشنهاد من این است که به گونه‌ای حرکت کنید که حتماً بعد از سه ماه یک چنین کاری را آغاز کنید اما مهم این است که این کار بر روی برنامه اصلی شما تاثیر منفی نگذارد و مثلاً شما را از رفتن به کارگاه‌های کاریابی یا آماده کردن رزومه و کاورلتر بازندارد. به همین دلیل یافتن یک شغل پاره وقت بهتر از تمام وقت است.

 


سفر به کانادا: چه چیزهایی را همراه داشته باشیم؟

می‌خواهیم راهی سفری مهم به خارج از مرزهای وطن شویم. سفری که بر خلاف گذشته بلیط آن یک سره است. محدودیت‌های ما فراوان است و چیزهای ضروری نیزهم. به کدام کالاها و اجناس بیشتر نیاز داریم و بهتر است آنها را در این سفر همراه خود کنیم؟

 
در پاسخ به اینکه: «چه همراه بیاوریم؟» می‌توان یک جزوه چند صفحه‌ای پاسخ گفت اما واقعیت این است که آنچه همراه می‌کنیم وابستگی زیادی به شرایط مالی، روحی و خانوادگی ما دارد. قاعده کلی این است: «هر چه کمتر بهتر. برای هر آنچه که انتخاب می‌کنید دلایل واقعاً متقاعد کننده‌ای داشته باشید.»
 
چرا شرایط مالی؟
 
همانطور که قبلاً بیان شد شما جمعاً و از طریق حدود 35 تا 38 کیلو، کم یا بیش (46 کیلو برای دو چمدان 23 کیلویی منهای وزن خود چمدان‌ها)، به ازای هر نفر امکان انتقال رایگان بار از طریق بلیط دارید. برای بیش از این، هر چقدر که باشد باید هزینه بپردازید: به صورت اضافه بار همراه مسافر (که معمولاً گرانترین و غیر اقتصادی‌ترین راه است) یا ارسال از طریق فریت بار و انتقال هوایی (که بسیار اقتصادی‌تر از روش قبلی است و می‌توان بار را همزمان یا چند روز پس از رسیدن به مقصد دریافت کرد) و یا از طریق ارسال بار از طریق دریایی (که بسیار ارزانتر از روش‌های قبلی است اما معمولاً بین 45 روز تا دو ماه زمان می‌برد.) در همه این روش‌ها یک پای محاسبات، اقتصادی و مالی است و پایه دیگر میزان ضرورت زمانی. یعنی اینکه مثلاً این وسیله مورد نظر را شما باید همزمان و در لحظه ورود به کانادا داشته باشید یا تاخیر در دریافت آن مشکلی ایجاد نمی‌کند.
 
اما مسئله مالی جنبه‌های دیگری هم دارد؛ «ما با وسائل فعلی خود چه کنیم؟» فرض کنیم که سرویس خوب آشپزخانه داریم و از طریق دوستان یا اطلاعات همین وب‌سایت دریافته‌ایم که وسائل با کیفیت آشپزخانه در کانادا به شدت گران هستند. ما هم که پیشتر برای این وسائل پول داده‌ایم. آیا باید آنها را به قیمت خیلی ارزان و چه بسا به ثمن بخس در ایران رها کنیم و بعد در کانادا برای آنها مجدد پول خرج کنیم یا صرف می‌کند که همراه خود بیاوریم؟ نظیر همین سوال درباره ده‌ها وسیله دیگر منزل هم قابل طرح است.
از آن بدتر وضع کالاهای لوکس‌تر و عتیقه‌جات است که چه بسا پول بسیار زیادی برای آنها مصرف کرده باشیم و حالا دلمان نمی‌آید که به راحتی آنها را از دست بدهیم.
 
همین طور که می‌بینید برای خانواده‌های مختلف سناریوهای متنوعی وجود دارد. زوج جوان متخصصی که تازه چند سالی است با هم زندگی مشترک تشکیل داده‌اند و در این وانفسای اوضاع اقتصادی ایران احتمالاً در منزل اجاره‌ای زندگی کرده‌ و اسباب و اثاثیه زیادی هم به غیر از اندکی «تیر و تخته» فراهم نکرده‌اند به راحتی می‌توانند قید آنها را بزنند و با نزدیک کردن آنها به پول، همه نیازها را در آینده تامین کنند (بعداً در ذیل همین سر فصل 100 روز اول... توضیح خواهیم داد که نخستین وسایل زندگی را چگونه و از کجا تامین کنیم که بسیار اقتصادی‌تر باشد.) اما خانواده جا افتاده تری که چه بسا برخی از این وسائل جنبه‌های عاطفی برایشان دارد و یا خانواده متمولی که از طریق ویزای سرمایه‌گذاری قصد مهاجرت دارد بعید نیست که حتی چند کانتر بار از طریق دریا به مقصد کانادا ارسال کند و البته هزینه‌های آن را هم بپردازد.
 
جنبه دوم، مسائل روحی و عاطفی است. وسایل و امکاناتی هستند که قابل ارزیابی و سنجش مالی نیستند و زندگی هر کس را معنا می‌دهند. فلان کاردستی دوران کودکی؛ آخرین هدیه مادر از دست رفته؛ آلبوم‌های عکس خانوادگی؛ عروسکی که برای فرزندتان حکم مونس شبها را دارد ...توجه داشته باشید که در هنگام زندگی در غربت خیلی از این عناصر ارزش بیشتری پیدا می‌کنند اما البته نباید در همراهی چنین وسایلی دچار افراط شد. شما برای ساختن یک زندگی بهتر دست به مهاجرت زده‌اید نه برای غوطه خوردن در نوستالژی گذشته.
 
جنبه نهایی، مسائل خانوادگی است. خانواده‌های پرجمعیت نسبت به خانواده‌های کم جمعیت، خانواده‌های قدیمی‌تر نسبت به خانواده‌های جدیدتر، خانواده‌هایی که سابقه زندگی دور از هم اعضا را دارند در مقابل آنهایی که هیچگاه از هم دور نبوده‌اند و... هر یک سناریوهای متفاوتی در مورد اشیایی که باید همراه کنند دنبال می‌کنند.
 
شما از هر گروه که هستید بهتر است چنین کنید:
 
  • با رایزنی و جستجو، فهرستی از کالاهای مورد نیاز خود (فهرست ضرورت‌ها) برای زندگی اولیه در کانادا فراهم کنید (مطالب این وب سایت می‌تواند به شما کمک کند). مهم تاکید بر روی مواردی است که تهیه آنها در کانادا یا غیر ممکن است یا بسیار گرانتر از ایران تمام می‌شود. این موارد شامل انواع پوشاک، وسایل آشپزخانه و برخی وسائل اتاق خواب چون پتو و متکا می‌تواند بشود.(لطفاً آفتابه را از این لیست حذف کنید! مشابه آن با کارکردهایی به مراتب بهتر در کانادا موجود است.) توجه داشته باشید که در این فهرست اولویت با داشته‌های خودتان است اما احتمال دارد خرید برخی از آنها صرف کند.
  • از آن بخش از وسائل زندگی خود که احتمال می‌دهید و یا علاقه‌مندید همراه خود منتقل کنید (فهرست علایق) لیستی تهیه کنید.
  • مشترکات این دو لیست را استخراج کنید. این فهرست بیشترین احتمال را در همراهی با شما (به هر روش ممکن) خواهند داشت.
  • در مورد سایر کالاهای فهرست ضروریات مداقه کنید: ارزش آنها به ریال (اگر مجبور به تهیه مجدد آنها هستید)+ وزن تقریبی آنها (و ارزش ریالی هزینه انتقال به کانادا) چقدر می‌شود؟ تهیه آن در کانادا چقدر هزینه دربر دارد؟ خوشبختانه این روزها با حضور اینترنت، امکان جستجو و یافتن پاسخ چندان سخت نیست. توجه داشته باشید که به دلیل نرخ بالای تورم در ایران و تثبیت نسبی نرخ ارز، اختلاف قیمت بسیاری از کالاها در چند سال اخیر به شدت گذشته نیست لذا در مشاوره با دوستانتان در کانادا، ضمن احترام به تجارب آنها این نکته را در نظر داشته باشید.
  • در مورد باقیمانده کالاهای فهرست علایق به این سوالات پاسخ دهید: 1- میزان این علاقه چقدر است؟ (سعی کنید از خیلی زیاد تا خیلی کم رتبه‌بندی کنید)، تلاش کنید موارد خیلی کم و کم و حتی متوسط را به مرور حذف کنید. این کار در بار اول سخت است اما اگر چند روز فاصله بیاندازید تصمیم‌گیری راحت‌تر می‌شود. 2- به فرض انتقال آنها به کانادا می‌خواهید با آنها چه کنید؟ توجه داشته باشید که ممکن است تا مدت‌ها مکان وسیع و مناسبی برای انبار کردن این کالاها در اختیار نداشته باشید. البته راه‌ها و روش‌هایی وجود دارد اما بسیاری از آنها مستلزم پرداخت هزینه است. آیا چنین هزینه‌هایی ضرورت دارد؟
  • در مورد آن دسته از کالاهای فهرست علایق که هنوز سرسختانه مقاومت می‌کنند به این پرسش پاسخ دهید: آیا می‌توانم آنها را برای مدت حدود یک سال در جایی در ایران نگه دارم و بعد ارسال کنم؟ چنین کاری مستلزم هزینه است؟ چقدر؟ معمولاً همه ما آن قدر دوست و آشنا داریم که بتوانیم این کالاها را بدون پرداخت هزینه در جایی انبار کنیم. از آنجا که بر اساس قوانین گمرک کانادا این اجازه به شما داده شده که در زمان مهاجرت، ظرف مدت محدودی پس از مهاجرت یک نوبت دیگر کالاهای زندگی شخصی خود را بدون پرداخت هزینه‌های گمرکی وارد نمایید به شما توصیه می‌کنم در مورد کالاهای غیرضروری فهرست دوم حتماً از این فرصت استفاده کنید. چون احتمالاً در مدت این یک سال و با تصویر جدیدی که از مهاجرت و الگوهای حاکم بر زندگی کانادایی پیدا می‌کنید موارد قابل توجهی از این فهرست حذف خواهند شوند.
اجازه دهید یک بار دیگر مسیر آمادگی و تصمیم‌گیری را مرور کنیم:
 
  • فهرستی از کالاهای ضروری برای آغاز زندگی در کانادا فراهم کنید. (فهرست ضرورت‌ها)
  • فهرستی از کالاهایی که علاقه‌مند به انتقال آنها هستید فراهم کنید. (فهرست علایق)
  • مشترکات دو فهرست را استخراج کنید.
  • فهرست ضرورت‌ها را از زاویه اقتصادی ارزیابی کنید و آن بخشی را که مجموعه هزینه‌های آنها برای تهیه در ایران و انتقال به کانادا کماکان به صرفه است در لیست نگه دارید.
  • در مورد فهرست علایق، موارد کم اهمیت‌تر را به مرور حذف کنید تا به مهم‌ترین موارد برسید.
  • آن دسته از فهرست علایق را که می‌توان برای مدت طولانی‌تری در ایران باقی گذاشت از لیست حذف کنید.
حال شما به دو فهرست نهایی رسیده‌اید که احتمالاً اقلام آنها باید همراه شما (مستقیماً در هواپیما و یا به صورت ارسال مجزای هوایی- فریت) وارد کانادا شوند. مرحله نهایی بازبینی این فهرست با توجه به برخی نکات در زیر آمده است:
 
  • آیا امکان دارد که اجناس فهرست ضرورت‌ها به حداقل تقلیل یابند. مثلاً اگر ظرف و ظروف برداشته‌ایم به میزانی باشد که واقعاً برای راه اندازی اولیه زندگی ضروری است و نظیر اینها
  • آیا امکان تغییر فرمت برخی از آنها وجود دارد (مثلاً تبدیل عکس‌ها به صورت CD
  • آیا مطمئن هستیم که نمی‌توانیم برخی از این کالاها (نظیر فرش‌ها) را با قیمتی مناسب در کانادا تهیه کنیم؟ توضیح اینکه همواره می‌توان در میان فرش‌فروشان ایرانی، فروشگاهی را یافت که با تخفیف خیلی خوب چنین محصولاتی را ارائه دهد. البته به همه توصیه می‌شود که حداقل یک یا دو زیرانداز خوب ایرانی (قالیچه، گلیم، گبه ...) برای انتقال حال و هوای ایرانی و رفع نیازهای ضروری اولیه با خود همراه کنند.
  • چقدر برای هزینه‌های نقل و انتقال کالا در نظر گرفته‌ایم؟ آیا کفاف انتقال همه این کالاها را می‌دهد یا باید دست به انتخاب بزنیم؟
  • آیا دوست دیگری هم برای اولین بار در حال انتقال بار خود به صورت فریت است؟ می‌دانید که با افزایش میزان بار، هزینه واحد آن کاهش می‌یابد. مثلاً هزینه هر کیلو بار اگر شما بیش از 100 کیلو بار ارسال کنید کمتر از هزینه هر کیلو زیر این مقدار است. پس شاید با انتقال هر دو بار تحت یک نام، بتوان این انتقال را اقتصادی‌تر کرد. از آنجا که گمرک به این اجناس تعلق نمی‌گیرد جای نگرانی برای اضافه هزینه نیست.
 
با ارزیابی همه این موارد می‌توان به لیستی منسجم‌تر، ضروری‌تر و اقتصادی‌تر رسید.به رغم همه اینها چنانچه بودجه شما اجازه بدهد شاید همراه کردن این اقلام، اقتصادی به نظر می‌رسد:
در آشپزخانه،
  • آبکش در چند اندازه مختلف. توری (صافی) چای هم فراموش نشود.
  • یک سری قابلمه (خصوصاً نچسب) در چند اندازه
  • انواع چاقو و کارد آشپزخانه
  • یک سری قاشق و چنگال و مخلفات مرتبط
  • یک سرویس چینی سبک و با کیفیت (هر چقدر سرویس کم تعدادتر اما متنوع‌تر باشد بهتر است). اگر جا ندارید تنها به تعداد اعضا خانواده بردارید.
  • سبزی خشک به میزان لازم برای چند ماه (تنها در صورتیکه جا داشته باشید.) از آوردن سبزی سرخ کرده منجمد شده خودداری کنید.
  • جداً از آوردن آجیل خودداری کنید. در کانادا آجیل فروشی ایرانی به قدر کفایت هست. محصولات تولید کالیفرنیا هم کیفیت لازم را دارند. در لحظه آخر هم دوست و آشنا برایتان آجیل خواهند آورد.
  • از آوردن کشک خودداری کنید. همچنین مربا و نظایر اینها. همه اینها در انواع بسیار متنوع‌تر در کانادا به وفور موجود است.
اتاق خواب و پوشاک،
 
  • پتوی خوب و سبک. حتی اگر بخرید صرف می‌کند.
  • چند دست ملحفه، لحاف‌های سبک پشم شیشه و متکاهای فشرده سبک و بازنشده که حجم بسیار اندکی را اشغال می‌کنند. اجناس بسیار خوبی در ایران تولید می‌شوند که به دلیل اجتناب از تبلیغ یک برند خاص ناب نمی‌برم اما شما به راحتی می‌توانید آنها را پیدا کنید.
  • در مورد لباس تا آنجا که ممکن است به حداقل‌ها قناعت کنید و همه را هم از میان آنچه دارید انتخاب کنید. بعداً به تفصیل بیان خواهیم کرد که در کانادا با چه سیاستی و از کجا لباس تهیه کنیم که کاملاً اقتصادی و به صرفه باشد.
 اگر در اواخر پاییز یا فصل زمستان به کانادا می‌آیید در به همراه داشتن لباس‌های گرم دقت کنید. گرم‌ترین لباس‌های موجود در ایران هم مناسب زمستان سرد کانادا نیست و لذا بهتر است به جای یک لباس خیلی کلفت، از چند لایه لباس گرم استفاده کنید. کلاه، دستکش و شال گردن هم ضروری است تا زمانیکه لباس مناسب این هوا را در خود کانادا تهیه کنید.
 
و در مورد وسائل برقی که بسیار پرسش می‌شود باید توجه داشته باشید که قاعده اصلی این است: «همه را در ایران به پول تبدیل کنید، هدیه دهید و یا بگذارید سر راه!» اگر اقلام کوچک و سبک و نسبتاً نو دارید که اصطلاحاً سیستم تغذیه آنها بین‌المللی است (یعنی با برق 110 ولت و فرکانس متفاوت در کانادا هم کار می‌کنند) همراه بیاورید. مواردی چون ریش‌تراش برقی. اگر وسیله با باتری کار می‌کند هم به کار شما خواهد آمد. سایر وسایل را رها کنید. بعداً توضیح می‌دهیم که تهیه این گونه وسایل با ارزانترین قیمت (و حتی در حد رایگان) امکان پذیر است.
 
فراموش نکنید که سبک ترین و مفیدترین کالای همراه شما «پول» است! پس تا آنجا که ممکن است از این کالا همراه خود بیاورید.
 
و به خاطر داشته باشیم:
با موضوع انتقال بار ساده برخورد کنید و آن را به عنوان یک عامل تشویش آفرین برای خود مبدل نسازید.
در زمان محاسبه هزینه‌ها، به هزینه قابل توجه انتقال بار از فرودگاه تا منزل در کانادا توجه کنید. آیا دوستی دارید که به شما در این زمینه کمک کند؟
هر چه سبک‌تر، راحت‌تر اما نه به قیمت فراموش کردن ضرورت‌ها.
به خاطر داشته باشید که از اجناسی که همراه شما هستند و آنها که با فریت می‌آیند و آنها که ظرف یک سال آینده وارد خاک کانادا می‌کنید فهرستی تهیه کنید.
اگر کالاهای لوکس و گران قیمت نظیر سرویس جواهرآلات، تابلوها یا نظایر اینها دارید باید عکس آنها را هم تهیه کنید. در مورد فرش و نظایر آنها هم ابعاد و اسم فرش را باید در برگه‌های گمرکی قید کنید. البته به تجربه ثابت شده که برای مهاجرین سخت گیری نمی‌کنند و مثلا اگر بعداً شما به جای فرش 12 متری تبریز، 6 متری کاشان وارد کردید کسی یقه شما را نمی‌گیرد اما کسی از آینده خبر ندارد. شاید اجرای قانون در آینده سخت گیرانه‌تر شود پس تا آنجا که می‌توانید آن را درست انجام دهید تا آسوده خیال باشید.
در این مورد هم اگر به توصیه ما عمل کنید و اعضا خانواده با فاصله چند ماهه وارد خاک کانادا شوند، این امکان وجود دارد که نفرات بعدی، متناسب با امکانات تهیه شده در کانادا، اسباب و اثاثیه ضروری را وارد کنند. یا چه بسا خریدهای ضروری جا مانده را انجام دهند.
 
در آینده خواهید دید که با حضور در کانادا و آشنایی با الگوی زندگی در اینجا آنقدر عقاید و سلایق شما تغییر خواهد کرد که احتمالاً هیچگاه محموله دوم را به کانادا ارسال نخواهید کرد.
 
و نکته آخر اینکه در کانادا از طریق اینترنت واقعاً پر سرعت و کتابخانه‌های عمومی مجله و کتاب به زبان فارسی و سایر زبان‌ها به وفور یافت می‌شود پس لطفا اشتباه ما و دوستانمان را تکرار نکنید و هزینه بی‌خودی و اضافه برای انتقال آنها پرداخت نکنید.
 
چه چیزهایی را همراه نیاوریم؟ همراه داشتن چه چیزهایی مشکل‌ساز است؟
 
به مدارک و وسایلی که باید یا بهتر است در زمان اولین ورود به خاک کانادا همراه داشته باشیم اشاره و نکاتی بیان شد. در اینجا به مواردی اشاره می‌شود که می‌تواند مشکلاتی را برای دارنده کالا پدید ‌آورد.
 
کانادا نظیر هر کشور دیگری برای ورود برخی کالاها و اجناس به خاک خود محدودیت‌هایی قائل ‌شده است که این موارد باید از سوی تمام مسافرین از هر مرز زمینی، دریایی یا هوایی محل تردد رعایت شود. بخشی از این محدودیت‌ها تقریباً جنبه جهانی دارند مثلاً ورود سلاح گرم با محدودیت‌های جدی روبروست لذا اگر چیزی دارید (مثلاً از گنجینه خانوادگی) که می‌توان به آن سلاح گرم اطلاق کرد، حتماً قبل از پرواز با سفارت کانادا تماس گرفته و از روال قانونی دقیقاً پرسش کنید. چه ورود این کالا مجاز باشد و چه نه، به هر حال شما موظفید که در برگه گمرکی قید نموده و به افسر کنترل گمرک متذکر شوید. احتمال دارد وی شما را نزد یک افسر ویژه این موارد ارجاع دهد. البته بعید است که در سفر از ایران چنین موردی وجود داشته باشد اما این موارد بعدها در سفر به آمریکا بسیار مهم می‌شود چرا که در بسیاری از ایالات آمریکا حمل سلاح گرم با شرایط نسبتاً آسانی مجاز است اما در هنگام ورود به خاک کانادا چنین نیست.
 
در مورد سلاح‌های سرد هم باید دقت کنید که موارد نامتعارف را گزارش دهید. مثلاً اگر خنجر یا قمه (که نگهداری موارد تزیینی آن در برخی استان‌های ایران مرسوم است) در بار خود دارید آنها را گزارش کنید تا در صورت کنترل احتمالی و یافتن آنها دچار دردسر نشوید. برای همراه داشتن آنها دلایل معتبر و متقن داشته باشید و اگر مدارکی هم موجود است ارائه دهید. البته به دلیل تنوع فرهنگی در کانادا نگهداری چنین مواردی عجیب نیست. تحت هیچ شرایطی این گونه وسایل را در ساک دستی همراه خود برای انتقال به داخل هواپیما قرار ندهید. چنین خطایی به سادگی قابل گذشت نیست.
 
مورد دیگر که شاید در برخی شرایط برای برخی مشکل آفرین باشد تعهدات کانادا به حفاظت از طیف گسترده‌ای از حیوانات و گیاهان در معرض انقراض اعم از پرندگان، ماهی‌ها و سخت پوستان است. لیست مفصلی از این گونه موارد وجود دارد که ورود آنها به خاک کانادا به صورت زنده یا استفاده شده در وسایل تزیینی و زیورآلات ممنوع است پس اگر پالتوپوست گران قیمتی دارید که نمی‌دانید از پوست چه موجودی است یا در کیف دستی یا نظایر آنها از پوست برخی حیوانات خاص استفاده شده احتمال دارد مشمول موارد ممنوعه شود. برای آشنایی بیشتر می‌توانید با مراجعه به Canadian Wildlife Service's CITES Office با لیست این جانوران در شهری که در آن لندد می‌شوید آشنا شوید.
 
علاوه بر اینها شما اجازه ورود تخم گیاهان (برای حفاظت از سلامت حریم کشاورزی کانادا و جلوگیری از انتقال آفات خارجی) یا محصولات تازه یا مشتقات لبنی (حتی اگر نظیر کشک حالت خشک شده داشته باشند) را ندارید. این عدم ورود محصولات تازه، طیف وسیعی را شامل می‌شود. مثلاً اگر شما در فرودگاه ترانزیت بین راه میوه یا ساندویچ خریده باشید باید آن را قبل از ورود به فضای گمرک کانادا مصرف کرده یا دور بیاندازید و اجازه ورود آنها را ندارید. سبزی سرخ شده منجمد شده هم مشمول همین موارد است اما محصولات خشک شده (سبزی خشک) یا بوداده شده (انواع آجیل) از این قاعده مستثنا هستند.
 
اگر داروی خاصی را حمل می‌کنید که احتمال می‌دهید در کانادا ناشناخته باشد یا اگر از مسکن‌های قوی استفاده می‌کنید حتماً نسخه پزشک را همراه داشته باشید. داروهای کدیین‌دار نیاز به نسخه دارند. هر گونه دارویی که احتمال تشابه با مخدرها را داشته باشد می‌تواند دردسرساز شود. مسکن‌های سبک نیاز به نسخه ندارند. البته باید توجه داشته باشید که تعریف این گونه داروها در کانادا و ایران تفاوت دارد و بسیاری از داروهای مسکن با دوز بالا که در ایران بدون نسخه پزشک قابل تهیه هستند در کانادا نیاز به نسخه دارند.
 
دو نکته مهم را در آوردن این گونه محصولات دردسر ساز در نظر داشته باشید:
شما در ورود اول هنوز رسماً در کانادا لندد نشده و قانوناً مهاجر دائم (Permanent Resident) نشده‌اید پس بسیاری از قوانین حمایتی و دسترسی‌های حقوقی برای شما فراهم نیست. پس از نقل و انتقال موارد مشکوک جداً خودداری کنید. در آینده و پس از دریافت PR و یا شهروند کانادا شدن، هم شما با قوانین و آزادی‌ها و محدودیت‌های قانونی بیشتر آشنا می‌شوید و هم افسران گمرک می‌دانند که قانون حد وحدود نظارت آنها را مشخص و کنترل کرده است. اگر دوستان شما به شما می‌گویند که در هر نوبت برخی دانه‌های گیاهی نظیر تخم تره یا نعنا یا چیزهای دیگر را برای پرورش سبزی سفره به کانادا می‌برند اولاً آنها کار غیر قانونی می‌کنند ثانیاً در صورت مشاهده این موارد سختگیری خیلی جدی صورت نمی‌گیرد و ثالثاً آنها برای این کار باغچه دارند! خیلی ناخوشایند است که یک تازه وارد به کانادا بعد از تحمل فشارهای چند هفته آخر و یک پرواز ۲۰ تا ۲۴ ساعته، به دلیل همراه داشتن تخم گل یا کشک خشک در فرودگاه معطل شود و بی دلیل در همان ابتدا یک رکورد هرچند کم اهمیت هم باقی گذارد و با این کار نشان دهد که به قوانین کشور میزبان بی‌توجهی و چه بسا بی‌احترامی می‌کند.
 
نکته دوم این است که اصولاً ورود اول به کانادا تشویش آور و توام با فشارهای روانی زیاد است. البته شما بعداً خواهید دید که این اتفاق خیلی ساده و سریع انجام می‌پذیرد و اگر مسئه خاصی وجود نداشته باشد خیلی زودتر از آنچه انتظار دارید «به کانادا خوش آمدید» به شما گفته خواهد شد اما به هر حال شما وارد جایی می‌شوید که هنوز با آن آشنایی ندارید و ترتیبات اسکان و بقیه امور هم موقتی و دغدغه ساز است پس، از ایجاد مسائل حاشیه‌ای اجتناب کنید. سعی کنید به ساده‌ترین و عمومی‌ترین شکل ممکن و به دور از وسایل و سایر موارد مشکوک به کانادا پا بگذارید و انرژی خود را برای موجهه با موارد ناخواسته و سختی‌های طبیعی پیش رو ذخیره کنید.
 
امیدواریم با رعایت تمامی نکات بیان شده ورود بی‌دردسر و موفقی به خاک کانادا داشته باشید.
 

منیع : وبلاگ زیر آسمان استرالیا

برای فریت مسعود عزیز لطف کرده یه سری قیمت برای از تهران تا سیدنی فرستاده که عیناُ میلش رو اینجا می گذارم :

 - بار از ۱کیلو تا ۴ کیلو : ۳۴۰۰۰ تومان
 - بار از ۴ کیلو تا ۳۷ کیلو :‌ هر کیلو ۷۳۸۹ تومان
- بار از ۴۵ کیلو تا ۸۰ کیلو :‌هر کیلو ۵۵۴۸ تومان
بار از ۱۰۰ کیلو به بالا :‌ هر کیلو ۴۱۷۱ تومان

از همه دوستان خواهش میکنیم اگه کسی مثل مسعود اطلاعاتی در این زمینه بخصوص در مورد ارسال دریایی داره لطف کنه و ما رو هم در جریان بگذاره...

اخبار

اقدام جدید اداره مهاجرت فدرال در اطمینان از صحت سابقه کار متقاضیان

نگارنده: علی مختاری - شرکت کنپارس

به تازگی از بخش مهاجرت سفارت کانادا در دمشق با بعضی از کارفرمایانی که سابقه کار برای متقاضی اعلام کرده اند، تماس گرفته شده و در خصوص صحت نامه ارسالی و سوابق متقاضی سوال شده است و در پی آن فکسی برای آنان ارسال شده که کارفرما باید آنرا امضا کرده و بازگرداند. از این رو توجه علاقمندان به اقدام از طریق  نیروی متخصص فدرال را به چند نکته جلب می کنم.

۱- از ارائه سابقه کار غیر واقعی و نامه های بی اساس خودداری کنید. توجه داشته باشید که در صورت ارائه اطلاعات غلط راه مهاجرت را برای سالها بروی خود بسته اید.

۲- هنگام گرفتن سابقه کار از کارفرمای خود اطمینان حاصل کنید که نام و شماره تلفن کسی که نامه را امضا می کند در نامه یا حاشیه آن موجود است اگر نبود حتما یک کارت ویزیت از وی ضمیمه نامه کنید. 

۳- کارفرمای خود را در جریان این احتمال که ممکن است با ایشان تماس گرفته شود قرار دهید و مطمئن شوید که اطلاعات درست مطابق آنچه در فرمهایتان اظهار شده است در اختیار دارد.

توجه داشته باشید که این اتفاق برای همه متقاضیان رخ نداده است و به نظر می رسد فقط به کارفرمایانی زنگ می زنند که به هر دلیل افسر احساس کند که ممکن است اطلاعات اعلامی صحیح نباشد به نظر بسیار بعید است که در مواردی که مدارک دیگری غیر از نامه کارفرما دال بر صحت چنین سابقه ای موجود باشد با کارفرما تماس گرفته شود.

جزییات بیشتر از تغییرات در قوانین مهاجرت کبک - هشدار برای اقدام سریعتر نیروهای متخصص

همانگونه که پیش از این وزیر مهاجرت کبک وعده داده بود، تغییراتی در سیستم پذیرش مهاجر کبک در راه است که بخشی از آن اجرایی شده است و بخشی دیگر تا ماه اکتبر به مرحله اجرا در خواهد آمد. اهمیت این تغییرات از آن جهت است که ممکن است نظیر آنچه در مورد برنامه فدرال رخ داد منجر به محدودیت پذیرش در تخصصهای معینی بشود از اینرو به متقاضیان توصیه می شود اگر قصد اقدام برای این برنامه را دارند زودتر اقدام کنند.

تغییرات اعلام شده در واقع تلاشی است برای پاسخگویی به نیاز روزافزون کبک به نیروی انسانی در بخشهای معین. نیازی که با وجود پذیرش ۴۵۰۰۰ مهاجر در سال ۲۰۰۸ پاسخ کافی دریافت نکرده است. این تغییرات معطوف به آسانتر کردن روند مهاجرت و جذب مهاجرین متخصص در زمینه های خاص است.

تغییرات به شرح زیر می باشند:

۱- معرفی یک برنامه جدید زیر عنوان "تجربه کبکی" ( Programme de l’expérience québécoise -PEQ) که بر اساس آن دانشجویان خارجی به شرط دریافت مدرک از موسسات آموزشی کانادایی (به شرط تحصیل به مدت حداقل دو سال یا ۱۸۰۰ ساعت در کبک) و کارگران موقت خارجی با یک سال تجربه کار کبکی  در دو سال گذشته می توانند گواهی CSQ دریافت کنند. برای این دو دسته داشتن گواهی اتمام سطح B۱ زبان فرانسه  نیز الزامی است. (این قانون احتمالا از ماه اکتبر اجرایی خواهد شد)

۲- کسانی که قبلا CSQ دریافت کرده اند و شرایط خانوادگی آنها تغییر کند مانند اینکه بخواهند همسر یا فرزن خود را به پرونده اضافه کنند از پرداخت هزینه های اضافی معاف می باشند (این قانون از هشتم جولای سال ۲۰۰۹ به مرجله اجرا در آمده است)

۳- اعتبار مجوز تحصیل در کبک برای دانشجویان خارجی CAQ که قبلا با حداکثر اعتبار ۳۷ ماهه صادر می شد از این پس با حداکثر  اعتبار ۴۹ ماهه صادر خواهد شد.

۴- قید الزامی بودن مصاجبه برای متقاضیان مهاجرت به کبک برداشته شده است و با این حساب افرادی که پرونده خوبی دارند و مدارک بدون ابهام ارائه کنند شانس این را دارند که از مصاحبه معاف شوند.

۵- معیارهای انتخاب مهاجرین در برنامه نیروی متخصص کبک به زودی متحول خواهد شد و این استان هم مانند دولت فدرال مشاغلی را به عنوان مشاغل مورد نیاز و دارای اولویت اعلام خواهد کرد. وزیر مهاجرت کبک اخیرا لیستی از رشته های مورد ترجیح این استان برای انتخاب مهاجرین اعلام کرده است .به نظر می رسد کبک بنا دارد تغییرات بعدی را متناسب با همین لیست در قانون اعمال کند.

۶- چگونگی امتیاز بندی در سیستم کبک تغییر کرده است و وزن بیشتری به تحصیلات، سن و نیز تجربه حضور در کبک داده شده است و به نظر می رسد در آینده ای نزدیک تغییرات بیشتری در این سیستم ایجاد شود.

لیست رشته های دارای اولویت در برنامه نیروی متخصص کبک( لیست سال ۲۰۰۶ را آخرین لیست موجود)

وزیر مهاجرت کبک اخیرا لیستی از رشته های مورد ترجیح این استان برای انتخاب مهاجرین اعلام کرده است که دراینجا در دسترس است.  بر اساس اعلام خانم وزیر قرار بر این است که به کسانی که در این زمینه ها آموزش دیده اند اولویت داده شود.

توجه داشته باشید که:

۱- بر خلاف برنامه فدرال، این سیاست منجر به عدم قبول رشته های خارج از این لیست نخواهد شد به تعبیر دیگر هنوز هم همه رشته ها می توانند برای کبک اقدام کنند اما رشته های اعلام شده لیست زیر از آنجا که بیشتر مورد نیاز این استان هستند امتیاز بالاتری دریافت می کنند و خارج از نوبت رسیدگی می شوند. 

۲- رشته هایی که در این لیست نیستند به ترتیب وصول رسیدگی می شوند و عملا زمان طولانی تری را منتظر خواهند شد و نیازمند داشتن سطح بالاتری در دانش زبان فرانسه خواهند بود.

این لیست در دو ستون مدارک تحصیلی را به تفکیک مدارک خارجی و مدارک صادره از کبک و یا معادل آن آورده است. در مورد مدارک خارجی موضوع روشن است که منظور مدارکی است که خارج از کانادا بدست آمده اند اما در مورد مدارک معادل کبکی گنگ است و این سوال ایجاد می شود که آیا متقاضی باید مدرک خود را برای معادل سازی به کبک بفرستد یا اینکه بعضی مدارک مشخص از کشورهای معین معادل مدارک کبکی محسوب می شوند؟  این احتمال هم مطرح است که منظور از معادل مدارک کبک، مدارکی است که در سایر استانهای کانادا صادر شده اند.

 مدارک دانشگاهی

مدارک خارجی: 

لیسانس بیوشیمی

لیسانس شیمی

لیسانس مهندسی هوا فضا

لیسانس آمار و احتمالات

لیسانس پرستاری

مدارک کبکی و یا معادل آن:

لیسانس مددکاری اجتماعی، لیسانس پرستاری، لیسانس صنایع غذایی، لیسانس کامپیوتر، لیسانس آمار و احتمالات، فوق لیسانس فیزیوتراپی، لیسانس داروسازی و علوم دارویی، لیسانس مامایی، لیسانس گفتاردرمانی، لیسانس بینایی سنجی، لیسانس میکرو بیولوژی، دکتری دامپزشکی، دکتری دندانپزشکی، دکتری پزشک، لیسانس ریاضیات، لیسانس مدیریت بازرگانی، لیسانس مدیریت منابع انسانی، لیسانس نقشه برداری، لیسانس مهندسی معدن، لیسانس مهندسی مکانیک، لیسانس مهندسی کامپیوتر، لیسانس مهندسی راه و ساختمان، لیسانس مهندسی شیمی، لیسانس مهندسی پزشکی، لیسانس مهندسی صنایع غذایی، لیسانس مهندسی هوا فضا، لیسانس آموزش کودکان استثنایی، لیسانس کار درمانی، لیسانس رژیم غذایی و لاغری، لیسانس حسابداری، لیسانس شیمی، لیسانس بیوشیمی، لیسانس بازرگانی، لیسانس علوم آماری، دکتری chiropractic

مدارک کالج

 مدارک خارجی: 

فوق دیپلم هوانوردی

فوق دیپلم خدمات مالی و بیمه

فوق دیپلم مدیریت بازرگانی

فوق دیپلم پرستاری

فوق دیپلم تکنولوژی ساخت هواپیما

فوق دیپلم مهندسی شیمی

فوق دیپلم تکنولوژی آزمایشکاه

فوق دیپلم شیمی

فوق دیپلم تکنولوژی مواد ترکیبی 

فوق دیپلم بازیافت پلاستیک

فوق دیپلم تکنولوژی تولید دارو

فوق دیپلم پزشکی هسته ای

فوق دیپلم رادیولوژی

فوق دیپلم پرتو درمانی

فوق دیپلم تولید مواد غذایی و تکنولوژی کیفیت

فوق دیپلم عمران

مدارک کبکی و یا معادل آن:

رشته های ذکر شده در قسمت مدارک خارجی به علاوه

فوق دیپلم معدن، فوق دیپلم زمین شناسی کاربردی، فوق دیپلم مدیریت رستوران، فوق دیپلم فراوری مواد آلی، فوق دیپلم تکنولوژی انیمیشن ۳ بعدی، فوق دیپلم تکنولوژی سیستمهای اداری، فوق دیپلم تکنولوژی مدیریت و حسابداری، فوق دیپلم مهندسی مکانیک، فوق دیپلم حمل و نقل، فوق دیپلم علوم کامپیوتر، فوق دیپلم تعمیرات هواپیما، فوق دیپلم مددکاری اجتماعی، فوق دیپلم آموزش پیش دبستانی، فوق دیپلم مشاوره مذاقبتهای ویژه، فوق دیپلم بهداشت دندان، فوق دیپلم درمان بیماریهای تنفسی، فوق دیپلم رسانه، فوق دیپلم اصلاح و تربیت  (Youth and Adult Correctional Intervention)، فوق دیپلم تکنولوژی اعضای مصنوعی، فوق دیپلم Visual Orthosis Techniques، فوق دیپلم تولید کابینت و لوازم چوبی، فوق دیپلم آزمایشگاه زیست پزشکی، فوق دیپلم تکنولوژی ژئوماتیک، فوق دیپلم تکنولوژی سیستمهای ساختمان، فوق دیپلم معماری، فوق دیپلم ارزیابی قیمت املاک، فوق دیپلم تاسیسات

مدارک فنی و حرفه ای

مدارک خارجی: 

دستیاری دندانپزشکی - ۱۵۰۰ ساعت دوره یا دوسال تحصیل

تکنسین داروخانه - ۱۲۳۰ ساعت دوره یا یک سال و نیم تحصیل

قصابی - ۹۰۰ ساعت دوره و یا یک سال تحصیل

بنایی و آجرچینی - ۹۰۰ ساعت دوره و یا یک سال تحصیل

ساخت اسکلتهای فلزی و فلز کاری - ۱۳۵۰ ساعت دوره و یا یک سال و نیم تحصیل

ورق کاری - ۱۸۰۰ ساعت دوره و یا دو سال تحصیل

استفاده از مواد کمپوزیت - ۹۰۰ ساعت دوره و یا یک سال تحصیل

سیم کشی - ۹۴۵ ساعت دوره و یا یک سال تحصیل

مونتاژ بدنه هواپیما - ۹۷۵ ساعت دوره و یا یک سال تحصیل

مونتاژ موتور هواپیما - ۱۱۸۵ ساعت دوره و یا یک سال و نیم تحصیل

لوله کشی - ۱۵۰۰ ساعت دوره و یا دو سال تحصیل

جوشکاری - ۱۸۰۰ ساعت دوره و یا دو سال تحصیل

ماشین کاری - ۱۸۰۰ ساعت دوره و یا دوسال تحصیل

ظریف کاری روی ورقهای فلزی - ۱۲۷۵ ساعت دوره و یا یک سال و نیم تحصیل

به دلیل طولانی بودن لیست مدارک کبکی و معادل آن در این بخش از ترجمه آن خودداری شد در صورت تمایل به اطلاع از این رشته ها به نسخه انگلیسی لیست مراجعه کنید.

سیستم ارزیابی مدارک تحصیلی خارجی مهاجرین در کانادا متحول می شود

خانم دیان فینلی وزیر توسعه نیروی انسانی کانادا به تازگی با رهبران گروههای مهاجر در تورنتو دیدارهایی را برگزار کرده است . در این دیدارها موضوع وضعیت اقتصادی فعلی کانادا و چگونگی پیشرفت برنامه های این وزارتخانه برای بهبود روند رسیدگی به اعتبار مدارک خارجی مهاجرین مورد بحث قرار گرفت.

طرح تحول اقتصادی دولت کانادا مبلغ 50 میلیون دلار بودجه برای ایحاد یک سیستم واحد ارزیابی مدارک خارجی برای دو سال آینده در نظر گرفته است. هدف این برنامه این است که مدارک تحصیلی و نیز تجربه کاری مهاجرین تازه وارد که در خارج از کانادا بدست آمده است سریعتر بررسی شده و آنان بتوانند در زمان کوتاه تری پس از ورود به بازار کانادا جذب شده و در زمینه تخصصی خود به کار مشغول شوند.
در آغاز سال جاری رهبران استانها و مناطق کانادا موافقت کردند که چارچوب ملی بررسی مدارک را تا سپتامبر سال 2009 نهایی کند بنابراین پیش بینی می شود که به زودی تحولاتی در زمینه جذب متخصصین در رشته های مختلف بوجود آید.
بنا بر اعلام وزارت توسعه منابع انسانی این 50 میلیون در زمینه های زیر هزینه خواهد شد:
-          تبیین مقررات فدرال و استانی که مورد توافق رهبران استانها و مناطق کانادا قرار کرفته است و تهیه راهنمای ارزیابی مدارک
-          تهیه و تنظیم استانداردهای برای رسیدگی به موقع ارزیابی مدارک و تجربیات متقاضیان
-          تهیه لیستی از مشاغل دارای اولویت در بررسی مدارک متقاضیان
-          کمک به ارزیابی مدارک مهاجرینی که هنوز وارد خاک کانادا نشده اند و منتظر انجام روند رسیدگی به پرونده مهاجرتی خود هستند
این اقدامات در حقیقت بخشی از لایحه سی 50 است که بر اساس آن دولت موظف شد مهاجرینی را به کانادا وارد کند که به تخصص آنها نیاز است و امکان شناسایی سریعتر مدارک آنها را فراهم کند.
 

تقاضای عدم سوء پیشینه

پرونده یکی دیگر  از دوستان هم به ورشو فرستاده شد....نمایندگی سفارت کانادا در ورشو  امروز از من پلیس رکورد ۶ ماهه قبلم را خواسته......

شماها چه خبر جدیدی دارید؟؟؟؟؟


سفر به کانادا: در زمان ورود به کانادا چقدر پول همراه داشته باشیم؟ (بخش دوم: الزام قانونی)

منبع : سایت  شرکت کنپارس  نویسنده :مجید بسطامی

یکی از شرایط پذیرش فرد به عنوان مهاجر اثبات توان مالی برای اداره خود و خانواده در حد معینی است. و این حداقل توان مالی مورد نظر اداره مهاجرت باید قبل از صدور ویزا اثبات شود. علاوه بر این باید اثبات شود که این رقم موضوع قرض و یا تعهد نیست و متعلق به شخص متقاضی است از این رو پرینت بانکی شش ماه گذشته را طلب می کنند. این میزان حداقل، چقدر است؟

 پاسخ به این سوال بسیار ساده است. با مراجعه به اطلاعات این صفحه:
 
 
شما جواب پرسش خود را می‌یابید. همانطور که در جدول زیر می‌بینید این مبلغ حداقل، متناسب با تعداد اعضای خانواده تفاوت می‌کند، برای یک نفر ۱۰۸۳۳ دلار و برای ۷ نفر و بیشتر ۲۸۶۶۸ دلار است. این ارقام هر سال و بر اساس میزان نرخ تورم مجدداً محاسبه شده و تغییر می‌کند لذا ممکن است در زمانیکه نوبت به شما می‌رسد با ارقامی کمی متفاوت روبرو شوید اما این تغییر زیاد نخواهد بود.
برای اکثر خانواده‌های امروز که سه یا چهار نفر عضو دارند این میزان عددی حدوداً ۱۷ تا ۲۰ هزار دلار کاناداست که خود شما می‌توانید با توجه به نرخ دلار کانادا در بازار امروز ارز تهران معادل ریالی آن را محاسبه نمایید.
 
Number of
Family Members
Funds Required
(in Canadian dollars)
۱
$۱۰,۸۳۳
۲
$۱۳,۴۸۶
۳
$۱۶,۵۸۰
۴
$۲۰,۱۳۰
۵
$۲۲,۸۳۱
۶
$۲۵,۷۴۹
۷ or more
$۲۸,۶۶۸
 
اما همانطور که در پست بعدی توضیح خواهیم داد این ارقام برای یک شروع مطمئن چندان اطمینان بخش نیستند. چرا چنین است؟ این امر دلایل زیادی دارد. بخشی از آن به نحوه محاسبه این اعداد و ارقام باز می‌گردد. هر چند جزییات این محاسبه برای من روشن نیست اما با توجه به آشنایی با محاسباتی از این دست در بخش‌های دیگر دولتی، می‌توانم حدس بزنم که مبنای آن چیست.
 
مشکل اینجاست که برای چنین محاسباتی نرخ متوسط اقلام در کانادا مبنا قرار می‌گیرد. مثلاً در پاسخ به اینکه هزینه اقامت برای یک خانواده سه نفره (واحد دوخوابه) چقدر می‌شود به متوسط هزینه آن در کشور استناد می‌شود در حالیکه نه تنها قیمت اجاره آن در شهرهای اصلی مهاجرنشین (تورنتو، ونکوور و مونترال) با سایر شهرها قابل مقایسه نیست بلکه در همین شهرها هم نرخ متوسط اجاره‌بها در کل شهر با نرخ مناطقی که بسته به شرایط مختلف (دسترسی به حمل و نقل عمومی و...) برای تازه‌واردان مناسب‌تر است اختلاف فاحش دارد. درحالیکه اصولاً به این دلیل که افراد در ماه‌های اول مجبورند از مراکز اسکان موقت با هزینه بالاتر استفاده کنند، پول بیشتری برای اینگونه هزینه‌ها و هزینه‌های مرتبط می‌پردازند.
 
دلیل دوم به Life Style یا الگوی زندگی باز می‌گردد. مخارج مقتصدترین خانوده ایرانی قابل مقایسه با یک خانواده چینی یا هندی نیست و همین سبب می‌شود که ما به ارقامی واقعی‌تر بیاندیشیم که در پست بعدی به آن می پردازم.

جدیدا دفتر دمشق اداره مهاجرت کانادا پرونده ها را به لهستان میفرستد....

دوستان عزیز

امروز انلاین پرونده ام را چک کردم و یه موضوع جالبی دیدم....اونم اینه که پرونده منو فرستادند لهستان!!!

شما ها می دونید چرا؟؟؟؟؟؟

We transferred your application to the Warsaw office on June 15, 2009. The Warsaw office may

ٌٍcontact you.

ممنون میشم اگر میدونید به منم بگوببد!!!


سفر به کانادا: در زمان ورود به کانادا چقدر پول همراه داشته باشیم؟ (بخش اول: سطح‌بندی بحث)

مجید بسطامی ـ منبع : سایت  شرکت کنپارس

 
پرسش از میزان پول همراه مسافر و پرسش‌های جانبی و تبعی آن یکی از جدی‌ترین سوالات مهاجران تازه وارد است اما پاسخ به آن اصلاً به سادگی و سرراستی خود پرسش نیست. علت روشن است. پاسخ این سوال به چندین پارامتر مهم بستگی دارد که کم و زیاد شدن وزن هر یک، صورت مسئله را تغییر می‌دهد. در اینجا سعی می‌شود این پارامترها و سایر ابعاد بحث تشریح شود.
 
پرسش از میزان پول ضروری همراه مهاجر که عمدتاً با پرسش «مخارج زندگی ماهانه در کانادا چقدر است؟» همراه است یکی از دغدغه‌های ذهنی مهاجران تازه‌ وارد خصوصاً در هفته‌های آخر قبل از سفر است. از دل این پرسش، دغدغه‌های دیگری در می‌آید:
 
  • «آیا باید خانه و زندگی خود را در ایران بفروشیم؟»،
  • «برای چه مدت زندگی باید پول همراه ببریم؟»،
  • «آیا با (مثلاً) ۱۰۰ هزار دلار می‌توان هم زندگی کرد و هم یک بیزینس کوچک راه انداخت؟»
و سوالاتی از این دست. اجازه دهید فعلاً به همان پرسش نخستین بپردازیم اما فراموش نکنیم که این گونه مباحث ارتباط تنگاتنگی با هم دارند.
 
واقعیت این است که در پاسخ به این پرسش می‌توان حداقل به سه سطح و سه بعد پرداخت و پاسخ‌هایی را ارائه داد. سطح اول، به الزامات حقوقی و وابسته به شرایط صدور ویزای مهاجرت می‌پردازد. هر درخواست کننده اصلی ویزای مهاجرت Main Applicant بسته به تعداد اعضای تحت تکفلش می‌بایست یک حداقلی را برای آغاز زندگی در کانادا از قبل آماده کرده باشد. با این بخش از بحث و بررسی انواع حالات حقوقی آن کاری نداریم و آن را بر عهده دکتر مختاری و سایر همکاران کنپارس وامی‌نهیم اما درباره میزان این رقم و اینکه آیا برای اداره زندگی کافی است یا نه در آینده توضیح خواهیم داد.
 
سطح دوم بحث که از بررسی نقادانه سطح اول ناشی می‌شود، ارائه پاسخی کوتاه، روشن و سرراست درباره یک میزان حداقلی واقعی برای زندگی در یک سال اول است. با این فرض که شما کاری در این یک سال نداشته باشید اما به شیوه‌ای مقتصدانه و با برنامه زندگی کنید. شما در این صورت باید الگوی یک خانواده متخصص تحصیل کرده از طبقه متوسط ایران را زمانی که در شرایط کنترل هزینه‌ها و بهینه‌کردن مصارف است مدنظر قرار دهید. در پستی جداگانه به این پاسخ می‌پردازیم.
 
اما سطح سوم، پرداختن عمیق‌تر به این موضوع از زاویه فلسفه مهاجرت است. گهگاه دیده‌ام که برخی از کسانی‌که
  • زود قید مهاجرت را می‌زنند و به ایران باز می‌گردند یا
  • اصولاً اطرافیان خود را به دلیل مشقت‌های زندگی مهاجرت نکوهش می‌کنند یا
  • در کانادا اشکال مسرفانه‌ای از یک زندگی تجملی را بدون آنکه حداقل به عواقب اقتصادی آن توجه کنند به عنوان الگوی زندگی برمی‌گزینند،
به این نکته اشاره می‌کنند که «ما در ایران با همه سختی‌ها و مشکلات، از سطح خاصی (منظور سطح بالا یا نسبتاً بالا) از استانداردهای زندگی برخوردار هستیم. به همین دلیل حاضر نیستیم در کانادا به کمتر از آن رضایت دهیم. اگر معنای زندگی در مهاجرت سختی کشیدن، برعهده گرفتن مشاغلی بسیار پایین‌تر از حد توان و آموخته‌های ما و زندگی در سطحی از استانداردهای کیفی باشد که از آنچه در ایران داشته‌ایم پایین‌تر است چه دلیلی برای مهاجرت وجود دارد؟» از اینجاست که بحث‌های جدی‌تر آغاز می‌شود که البته بخشی از آنها به سلایق و علایق و جهانبینی افراد بستگی دارد و قابل تسری دادن یا صدور احکام جهانشمول برای آنها نیست. حداقل نگارنده از چنین کاری ابا دارد اما به هر حال برای بخشی از افراد که علاقه‌مند هستند، دیدگاه‌های خود را مطرح کرده و به بحث می‌گذارم و امیدوارم دیگران نیز با شرکت در این بحث به گسترش و تعمیق آن کمک کنند. همین‌قدر بگویم که تا چنین مباحثی به طور جدی برای هر فرد مطرح نشود و وی پاسخ‌های روشن و دقیق برای آنها نیابد بعید است که پروسه مهاجرت آگاهانه‌ای را دنبال کند. در این صورت نتیجه اعمال افراد تا حد زیادی وابسته به شانس و اقبال و تحت تاثیر پارامترهای بیرونی خواهد بود تا کنش آگاهانه و مختارانه فرد تصمیم‌گیر.
 
متاسفانه دیر یا زود ناگزیر به بحث در این باره هستیم چرا که پاسخ به آن سوالات تکمیلی بدون پرداختن به این بحث مبنایی دشوار و در صورت وقوع، نامعتبر خواهد بود. اجازه دهید در آینده با آغاز این بحث، نگاهی دقیق‌تر به انگیزه‌های خود از فرآیند مهاجرت بیاندازیم.

نحوه تنظیم گواهی دارایی در قوانین جدید

Proof of Funds

According to the NEW request list, please be informed that at the time of the Canadian Embassy Request, the applicants have to prove the following documents for the proof of funds:
 
You must provide evidence of all the unencumbered transferable funds you have available for your settlement in Canada, including evidence of the accumulation of those funds.  This must include a bank statement(s) showing all transactions for the last six months with a current balance at least equivalent to the minimum required funds. A letter of solvency providing the current balance of your account(s) or the average credits and debits in your account(s) is not acceptable evidence. If you have recently deposited a large amount of money into your bank account, you must clearly explain the provenance of these funds (ex: sale of property, inheritance, etc.) and provide supporting evidence.  The table below provides a breakdown of the minimum required funds:
 
Number of Family Members                         Funds Required
1                                                                           $10,833
2                                                                           $13,486
3                                                                           $16,580
4                                                                           $20,130
5                                                                           $22,831
6                                                                           $25,749
7+                                                                         $28,668

لیست مدارک درخواستی

به تقاضای دوستان عزیز و حسب قولی که داده بودم مدارکی که به هنگام درخواست فرم های تجدید اطلاعات ازتون میخواهند رو برای شما دوستای خوبم فهرست میکنم و مواردی که تا به حال گفته نشده رو توضیح میدم....و اگر چیزی رو قبلا گفتم رفرنسش رو برتون میذارم....

( ادامه داره و باید تکمیل شه!!!! )

۱ - فرم ها

۲ - عدم سو پیشینه

۳ - مدارک هویتی

۴ - مدارک تحصیلی

۵ - مدارک کاری

۶ - مدارک زبان

۷ - رزومه

۸ - مدارک تکمیلی

 

آیین نامه وزیر مهاجرت در خصوص مشاغل مورد نیاز کانادا

آیین نامه وزیر مهاجرت در خصوص مشاغل مورد نیاز کانادا


بر اساس آیین نامه مورخ بیست و هشتم نوامبر 2008 وزیر مهاجرت کانادا، پرونده کسانی که یکی از شرایط زیر را داشته باشند بلافاصله پس از وصول مورد رسیدگی قرار می گیرند:

الف- کسانی که از یک کارفرمای کانادایی پیشنهاد کار دریافت داشته اند

ب- کسانی که در خاک کانادا هستند و حداقل برای یک سال به عنوان دانشجو و یا کارگر در کانادا بوده اند

ج- کسانی که حداقل یک سال در یکی ازدسته های شغلی  زیر سابقه کار دارند: 

  1. مدیریت امور مالی (NOC 0111)
  2. مدیریت  کامپیوتر و سیستمهای اطلاعات (NOC 0213)
  3. مدیریت بهداشت و درمان (NOC 0311
  4. مدیریت رستوران و خدمات تغذیه (NOC 0631)
  5. مدیریت خدمات تفریحی، اسکان و هتلداری (NOC 0632)
  6. مدیریت خدمات ساخت و ساز (NOC 0711)
  7. حسابداری و بازرسی مالی (NOC 1111)
  8. زمین شناسی، ژئو شیمی و ژئو فیزیک (2113 NOC )
  9. مهندسی معدن (NOC 2143)
  10. مهندسی زمین شناسی (NOC 2144)
  11. مهندسی نفت و رشته های مرتبط با صنعت نفت (NOC 2145)
  12. پزشکان متخصص (NOC 3111)
  13. پزشکان عمومی (NOC 3112)
  14. شنوایی سنجی و گفتار درمانی (NOC 3141)
  15. کاردرمانی (NOC 3143)
  16. فیزیوتراپی (NOC 3142)
  17. سرپرستاری (NOC 3151)
  18. پرستاری (NOC 3152)
  19.  پرتو پزشکی، پرتو درمانی و رادیولوژی (NOC 3215)
  20. بهیاری و کمک پرستاری (NOC 3233)
  21. استادی دانشگاه (NOC 4121)
  22. تدریس در کالج و موسسات آموزش فنی و حرفه ای (NOC 4131)
  23. سرآشپز (NOC 6241)
  24. آشپز (NOC 6242)
  25. پیمانکاران و ناظران فنی (سوپروایزر)  نصب لوله های صنعتی برای انتقال آب، نفت، گاز و ... (NOC 7213)
  26. پیمانکاران و ناظران فنی (سوپروایزر)  صنایع چوب و نجاری(NOC 7215)
  27. پیمانکاران و ناظران فنی (سوپروایزر) پرسنل ماشینهای سنگین ساختمانی (NOC 7217)
  28. برقکار (NOC 7241)
  29. برقکار صنعتی (NOC 7242)
  30. لوله کش (NOC 7251)
  31. نصب کننده لوله های بخار، سیستم های آتش نشان و آب پاش اضطراری (NOC 7252)
  32. جوشکار و اپراتور ماشین آلات مرتبط (NOC 7265)
  33. مکانیک ماشین آلات سنگین (NOC 7312
  34. اپراتور جرثقیل (NOC 7371)
  35. کارگران و متخصصین حفاری، انفجار و بهره برداری معادن سطحی و زیر زمینی (NOC 7372
  36. کارکنان ارشد (سوپروایزر) معادن سطحی و زیر زمینی (NOC 8221)
  37. کارکنان ارشد (سوپروایزر) حفاری چاههای نفت و گاز (NOC 8222)
  38. کارکنان ارشد (سوپروایزر) صنایع نفت، گاز، پالایش فراورده های نفتی و شیمیایی (NOC 9212)

تذکر این نکته ضروری است که عناوین بالا تنها دسته های شغلی را نمایندگی می کنند و عناوین شغلی متعددی می توانند زیر مجموعه آن قرار بگیرند که داشتن حداقل یک سال سابقه کاردر یکی از عناوین شغلی زیر مجموعه هریک از دسته های شغلی 38 گانه بالا فرد را واجد شرایط اقدام خواهد کرد. 

این مقررات تنها شامل کسانی است که در تاریخ 27 فوریه 2008 وبعد از آن اقدام به باز کردن پرونده نموده اند و به پرونده های قبل از آن تاریخ بر اساس مقررات قبلی رسیدگی می شود.پرونده هایی که بعد از این تاریخ ثبت شده اند و مشاغل آنها در لیست مشاغل نیامده است به متقاضی بازگردانده شد وهزینه تقاضا نیز پس داده می شود. این دسته از متقاضیان می توانند از طریق استان کبک به عنوان نیروی متخصص اقدام کنند. 

 این مقررات تاثیری بر پرونده های نیروی متخصص کبک،  سرمایه گذاری کبک و فدرال، کار آفرینی کبک و فدرال، برنامه های استانی و پرستاران خانگی ندارد.پرونده های مهاجرت خویشاوندی نیز بدون تاثیر گرفتن از تغییرات بالا بلافاصله در نوبت رسیدگی قرار می گیرند. 

منبع خبر : شرکت خدمات مهاجرت کنپارس  CIS

یک خبر کمی خوب

سلام

من و دوستم که دو ماهی با من فاصله زمانی اپلیکیشن داشتیم نامه تجدید مدارکمون چند روزی هست که اومده....

سخت درگیر پر کردن  فرمها و تهیه مدارک هستم...وقتی کارها تمام شد مفصلا مراحل طی شده رو براتون مینویسم

فعلا